July 24, 2003

... سرها بريده بيني بي جرم و بي جنايت

يكهفته با خبر

سه شنبه 15 تا جمعه 18 ژوئيه

پيشدرآمد: ميتوانم اين روزها حال و روزگار اهل ولايت فقيه را تجسم كنم. نخست به چند تصريح و تلميح (گفتار آشكار و در پرده) توجه كنيد.
الف: جلسة مهمي اوائل خردادماه در حضور رهبر جمهوري اسلامي برپا شده است. پايوران ذوب شده در ولايت جهل و جور و فساد، از علي و جواد لاريجاني گرفته تا سعيد مرتضوي و عباسعلي عليزاده... در جلسه حاضرند. آقا روي دو نكته تاكيد دارد و فرمايشات فقيهانه ايشان همچون ما انزل من السماء ــ آنچه از آسمان فروشد ــ برلوح ضمير حاضران، و صفحة كاغذ برادر دكتر علي اكبر ولايتي رئيس سابق مجمع جهاني اهل بيت و لقمان الدوله بيت مبارك رهبري نقش مي بندد.
«به كره شمالي نگاه كنيد، يك هزارم ما قدرت و ثروت ندارد، و در همسايگي كره جنوبي بزرگترين قدرت اقتصادي پيشرفته آسيا بعد از ژاپن قرار گرفته كه با كمك آمريكا شب و روز در كار توطئه عليه پيونگ يانك است. با اين حساب بايد كار كره شمالي از مدتها پيش ساخته شده بود، اما مي بينيد كه حكومت كره شمالي مثل شير جلوي آمريكا و بقيه دشمنانش ايستاده است. اساس اين مقاومت بر ميگردد به چهارتا موشك قاره پيما و دو سه تا كلاهك اتمي. تا امروز مجبور شده اند نازش را بكشند. باج سبيل بدهند و مي بينيم اصلاً صحبتي از حقوق بشر در كره شمالي نيست حال آنكه ميدانيم آنجا كسي جرأت نفس كشيدن ندارد و با مردم مثل حيوان و عروسك رفتار ميشود. (در اين تصريح خامنه اي، تلميحي وجود دارد، اينكه اگر ما هم بمب اتمي داشتيم ميتوانستيم در داخل هر غلطي را عليه مردم مرتكب شويم و خيالمان راحت باشد كه آمريكا جرأت حمله به ما را نخواهد داشت و حتي مجبور خواهد شد ناز ما را بكشد و به ما امتياز هم بدهد).

نكته دومي كه سيدالاعلام علي بن الجواد الحسيني الخامنه اي به تصريح عنوان ميكند در رابطه با خاتمي است. «ايشان ــ خاتمي ــ البته به بيراهه رفتند و آدمهائي را بركشيدند و مسئوليت دادند كه همگي معاند و منافق و از دشمنان ولايت و اصول و مباني انديشة انقلاب به شمار ميروند، با اينهمه حضور ايشان سبب گرديد كه در صحنة بين المللي، دشمنان اسلام و انقلاب خلع سلاح شوند. ميگويند دمكراسي، خُب، آقاي خاتمي منتخب 24 ميليون رأي دهنده ايراني است. پس نميتوان به جمهوري اسلامي ايراد گرفت چرا مباني دمكراسي را رعايت نميكند. حال شرايطي پيش آمده كه اينجا و آنجا صحبت از استعفاي ايشان ميشود. بنده از نظر اصولي مخالفتي با اين استعفا ندارم. به واقع هيچ كسي در اين نظام نميتواند ادعا كند وجودش آنچنان عزيز است كه اگر كنار رود نظام از هم ميپاشد. ايشان برود معاون اوّل جايش را ميگيرد آب هم از آب تكان نميخورد. اما ما براي دو سال آينده وجود او را لازم داريم. با فعل و انفعالاتي كه در منطقه و صحنة بين المللي رخ ميدهد، وجود آقاي خاتمي ميتواند از شدت فشار بين المللي بكاهد تا ما بتوانيم در تلاشهاي خود براي يافتن سپري كه انقلاب و نظام را در برابر توطئه هاي دشمنان حفظ كند به نقطة معيني برسيم. (در اين تصريح نيز تلميحي نهفته است به اين مضمون: اين آقاي خاتمي برگ توت ما است. او با اعتبار و آبروي خود در صحنة بين المللي چهره كريه ولايت جهل و جور و فساد حضرت ما را قابل قبول ميكند. دو سال كار داريم تا سلاح هسته اي در دسترس داشته باشيم. بنابراين دندان روي جگر بگذاريد و او را تحمل كنيد. موقعش كه رسيد چنان بنيادش را برمي اندازيم كه ديگر كسي هوس گفتگوي تمدنها و مردمسالاري ديني و يار دبستاني شدن جوانان و اصلاح نظام را به دل راه ندهد.)
ب: در لندن كنفرانسي در انستيتوي سلطنتي روابط بين المللي (چاتام هاوس) دربارة سرمايه گذاري در ايران به مدت دو روز بر پا ميشود. از ايران طهماسب مظاهري وزير دارائي و اقتصاد، همراه با تني چند از معاونانش و گروهي از بازرگانان وابسته به مافياي قدرت، و دو چهره مرموز رژيم جمهوري اسلامي در كنفرانس شركت دارند. اين دو چهره مرموز در حاشيه كنفرانس با دلالي يك انگليسي دست اندركار تجارت و يك ايراني پيرو مذهب دلار و يورو، با دو سه آمريكائي و يك اسرائيلي گفتگوهائي را انجام ميدهند. نتايج كنفرانس دو روزه از ديدگاه كارشناسي صفر مطلق است. طنازيهاي وزير اقتصاد و كرشمة مشاوران و معاونانش كه اغلب داراي گذرنامة كانادائي و صاحب خانه و زندگي در كانادا هستند براي تشويق سرمايه داران و شركتهاي انگليسي و اروپائي جهت سرمايه گذاري در ايران با سئوالات و بحثهائي كه از سوي بعضي از شركت كنندگان دربارة فساد گسترده در دستگاههاي دولتي و آقازاده ها و مافياي خاندانهاي حكومتگر مطرح ميشود، نتيجه اي به بار نميآورد و آقاي مظاهري ناچار براي تمدد اعصاب و ديدار از عزيزي كه در اسپانيا كاشته است، سري به ويلاي مرحمتي دوست قديمي اش كه اين روزها در زندان آب خنك ميخورد، ميزند. دو چهره مرموز اما تلاشهاي خود را دنبال ميكنند. اين دو چهره يكي حسين كاظم پوراردبيلي، از مسئولان شبكه مافيائي اقتصادي هاشمي رفسنجاني است كه در مقام معاون اقتصادي وزارت خارجه با سابقه سفارت در ژاپن و... و نمايندگي در اوپك به عنوان نامزد جمهوري اسلامي براي مقام دبيركلي اوپك، هميشه در خدمت بهره ماني نابكار بوده است. دوّمي جواد منصوري از تروريستهاي سابق حزب ملل اسلامي و توحيدي صف، عضو مؤسس سپاه پاسداران، بنيانگذار سازمان اطلاعات سپاه، سفير اسبق رژيم در پاكستان، استاد ديپلماسي ترور در دانشكده امام باقر و مركز مطالعات وزارت خارجه و بالاخره مشاور وزير امور خارجه ولي فقيه است. منصوري در زمان مأموريتش در پاكستان، جناح نظامي جمعيت تنفيذ فقه جعفري را بنيانگذاري كرد ولي به علت اختلافاتي كه با طاهري خرم آباداي نماينده خميني و بعداً خامنه اي در پاكستان پيدا كرد ــ و اختلاف بر سر حق دلالي در يك معامله بزرگ بود ــ چندي خانه نشين شد، و بعد از آن نيز ديگر مأموريتي در خارج نصيبش نشد. تركيب اردبيلي و منصوري البته تركيب جالبي است. اين دو در گفتگوهايشان مرتب روي اين نكته تاكيد ميكردند كه فقط «سيدنا الشيخ الرئيس رفسنجاني» قادر است ايران اسلامي را يكشبه به ايران آمريكائي تبديل كند. زيرآب آقا ــ رهبر ــ را بزند، كمك به حزب الله و جهاد اسلامي و حماس را قطع كند. دست از توليد سلاحهاي كشتار همگاني بردارد، و به بهترين دوست آمريكا در منطقه تبديل شود. منتها شما ــ آمريكائيها ــ بايد اوضاع ايران را در نظر داشته باشيد و حرفهائي را كه آقاي هاشمي رفسنجاني عليه آمريكاي جهانخوار و اسرائيل در نماز جمعه عنوان ميكند، جدي نگيريد. خلاصه اينكه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام حاضر است دست بيعت به سوي جرج بوش دراز كند و در مقابل حمايت ايالات متحده از او، كار متحول ساختن نظام مذهبي را به يك نظام قابل قبول در غرب آغاز كند. نتيجه كنفرانس همانگونه كه گفتم صفر بود، نتيجه تلاشهاي جواد منصوري و حسين كاظمپور اردبيلي در لندن نيز چشمگيرتر از نتايج كنفرانس و تلاشهاي مشابهي كه در آمريكا جهت بازاريابي مجدد براي رفسنجاني انجام گرفته است، نبود. و ميتوان گفت فرستادگان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز با دست خالي به تهران بازگشتند.
ج: در جريان ديدار تني چند از نمايندگان مجلس از زندان اوين، با آنكه سعيد مرتضوي دادستان تهران و الياس محمودي رئيس حفاظت اطلاعات قوه قضائيه پيشبيني هاي لازم را كرده اند و به دانشجويان زنداني اخطار داده اند اگر كلامي به شكوه از آنها در برابر نمايندگان بر زبان آورند به اتاق تمشيت ــ شكنجه ــ زير قرنطينه منتقل خواهند شد، يك دانشجو موفق ميشود كاغذي را در دست يكي از نمايندگان بگذارد. اين كاغذ موجب نوشته شدن نامه محمدرضا خاتمي دبيركل جبهه مشاركت و نايب رئيس اول مجلس به برادرش محمد خاتمي رئيس جمهوري ميشود.
در اين نامه آمده است كه سعيد مرتضوي اصرار دارد دانشجويان اعتراف كنند از طريق فاطمه حقيقت جو و محمدرضا خاتمي و بهزاد نبوي براي برپائي تظاهرات تحريك شده اند و پول كلاني از سوي حقيقت جو به تحكيم وحدتيهاي علامه رسيده است تا براي شورش خرج كنند. محمدرضا نزد خاتمي ميرود و جريان را ميگويد، خاتمي توصيه ميكند كه او در نامه اي اين مسائل را به اضافه طرح پرونده سازي و دستگيري 60 تن از اصلاح طلبان سرشناس در مجلس و دولت و بيرون حكومت را مطرح كند. خاتمي عين صحبتهاي خامنه اي را كه در ابتداي اين مطلب آوردم از طريق حسن روحاني كه مدتي است راهنمايش را به راست ميكند اما به چپ مي پيچد دريافت ميكند. روحاني پس از آنكه دريافت راه نامزدي او را براي انتخابات رياست جمهوري آينده با بيرون آوردن پرونده خودكشي پسرش و ماجراهاي برادرش در زمان سفارتش در مالزي، بسته اند، خيلي به خاتمي نزديك شده است و حتي در گفتگو با جك استراو و يكي دو ميهمان خارجي ديگر رژيم، سخت از خاتمي و برنامه هايش دفاع كرده است.
د: سعيد مرتضوي به آقا ــ خامنه اي ــ قول ميدهد در تأييد اظهاراتش مبني بر اينكه رشتة رويدادهاي اخير به آمريكا وصل ميشود و سازمان سيا پشت همة اين تظاهرات و برانگيختگي عمومي است، مدارك مستند و دلايل محكمه پسند ارائه دهد. پس از دستگيري «حميد...» دانشجوئي كه دو هفته پيش به دريده شدن شكمش در بهداري اوين براي بيرون كشيدن «چيپس» كامپيوتري دوربينش اشاره كردم و بعد اطلاعات خود را در اختيار يكي از نمايندگان مجلس گذاشتم كه ماجرا را پيگيري كرد، مرتضوي كوشيد حميد را به عنوان جاسوس آمريكا قالب كند. در ديدار با مديران مسئول جرايد، او مدعي شد از شكم يك دانشجو مداركي بيرون آورديم كه ما را به يافتن وسائل پيچيده جاسوسي در ماشين اين جاسوس راهبر شد.
مشكل مرتضوي از آنجا آغاز شد كه با پيگيري مجلس معلوم شد اين دانشجو اصلاً ماشين ندارد و تنها جرمش فيلمبرداري از جريان حمله انصار به خوابگاه طرشت و ارسال كپي اين فيلم براي شبكه CNN بوده است. با اين حساب مرتضوي بايد جاسوس ديگري پيدا ميكرد كه جلوي ارباب فقيه روسياه نشود.
با دستگيري خانم زهرا كاظمي گل از روي مرتضوي شكفت. زهرا كاظمي روزنامه تگاري ايراني بود كه در كانادا اقامت داشت و از سالها پيش به تابعيت كانادا درآمده بود. او را در برابر زندان اوين و در حال گفتگو و عكسبرداري از خانواده زندانيان رويدادهاي ماه پيش: دستگير كرده بودند. و از همه مهمتر اينكه در جريان سفرش به ايران با فاطمه حقيقت جو و تني چند از نمايندگان اصلاح طلب و فعالان سياسي دگرانديش به اضافه تني چند از رهبران جنبش دانشجوئي ملاقات كرده بود. خانم كاظمي را به اتاق تمشيت بردند. مرتضوي آنجا حاضر بود. الياس محمودي دو تن از زبده ترين مأمورانش را به اتاق فرستاده بود تا از روزنامه نگار ايراني كانادائي بازجوئي كنند. به گزارش يكي از مأموران حفاظت اطلاعات قوه قضائيه مرتضوي از خانم كاظمي خواسته بود اعتراف كند كه از سوي سازمان سيا مأموريت داشته مقدار زيادي پول بين بعضي نمايندگان اصلاح طلب مجلس و سران تحكيم وحدت تقسيم كند. مخصوصاً اسم خانم فاطمه حقيقت جو و محمدرضا خاتمي را ذكر كرده بود. خانم كاظمي زير بار نرفته بود و با تاكيد به اينكه او يك خبرنگار است و با مجوز رسمي وزارت ارشاد مشغول كار بوده، خواستار آزادي بيقيد و شرط و فوري خود شده بود. سه روز اين بانوي آزاده و مؤمن به ميثاق قلم در زير شديدترين شكنجه ها مقاومت كرده بود. مرتضوي در روز سوم در يك حالت عصبي با زدن لگد به سر او، باعث بيهوشي و سپس به كما رفتن خانم كاظمي شده بود. جزئيات بعدي ماجرا را ميدانيد. خوشوقت مديركل مطبوعات خارجي وزارت ارشاد (فرزند آيت الله خوشوقت يكي از فتوا دهندگان به فلاحيان و سعيد امامي براي كشتن اهل نظر و قلم) با انتشار اطلاعيه اي كه سعيد مرتضوي متن آن را ديكته كرده بود كوشيد مسئوليت قتل زهرا كاظمي را به گردن وزارت اطلاعات بيندازد اما قضيه با اعتراض يونسي و مداخله خاتمي و تشكيل كميته چهار نفره تحقيق و جلوگيري از دفن جسد خانم كاظمي لحظاتي قبل از آنكه او را در بهشت زهرا در گور بگذارند، ابعاد و شكل ديگري پيدا كرد كه با سخنان ابطحي معاون پارلماني و حقوقي خاتمي پس از آشكار شدن نتايج تشريح جسد، از «سكته مغزي يك روزنامهنگار در حين گفتگو با مأموران وزارت اطلاعات» به «قتل يك روزنامه نگار كانادائي الاصل زير شكنجه توسط سعيد مرتضوي دادستان تهران» تغيير عنوان داد.
با چهار تصويري كه در بالا ارائه كرديم، ميتوانيد مثل من وضع نظام و اركانش را پيش خود مجسم كنيد.

شنبه 19 تا دوشنبه 21 ژوئيه

سرانجام شوراي موقت اداره امور عراق، با همة كارشكني و توطئه ها و تبليغات مسموم رژيم جمهوري اسلامي، سوريه، و حتي تركيه و البته تلويزيونهاي الجزيره و العربيه و... رسميت يافت. نگاهي به اعضاي شورا مرا به آينده عراق اميدوار ميكند.
نخست بايد از روحاني آزاده و از هر نظر دمكرات منش و ضدولايت فقيه و حكومت مذهبي يعني آيت الله دكتر محمد بحرالعلوم ياد كنم كه عملاً رياست شورا را در دست گرفته است. (چقدر جاي مرحوم عبدالمجيد خوئي خالي بود كه ميتوانست به همراه بحرالعلوم تكيه گاه مستحكمي براي شيعيان مخالف ولايت فقيه و جمهوري اسلامي باشد).
دكتر بحرالعلوم در همين لندن در كنفرانس معارضين صدام در دسامبر گذشته آشكارا بر سكولار و دمكراتيك و فدرال بودن نظام آينده عراق تاكيد كرد. حضور عبدالعزيز حكيم برادر محمدباقر حكيم رئيس مجلس اعلا و دكتر جعفري از حزب الدعوه و سه چهار شخصيت نيمه مذهبي شيعه و سني در شورا نبايد عامل نگراني كسي باشد چون تعداد سكولارها در شوراي 25 نفره به 18 تن ميرسد. وجود چهرهاي چون عدنان الپاچه چي در جبهه سنيها، و مسعود بارزاني و جلال طالباني و دكتر محمود عثمان در جبهه كردها و دبيركل حزب كمونيست عراق در جبهة شيعه ها، در كنار نمايندگان اقليتهاي تركمن و آشوري و سه بانوي سرشناس و آزاده عراقي در شورا، كساني را كه مدعي بودند پل بريمر مسئول بازسازي عراق در صدد تشكيل يك شوراي ساختگي تحت سلطة خويش است، حقاً رسوا كرد. تلويزيون العالم رژيم در كنار الجزيره و تلويزيون المنار حزب الله عليرغم آنكه تعدادي از اعضاي شورا از نمك پروردگان ولي فقيه هستند، شب و روز عليه شورا تبليغ ميكنند با اينهمه اكثريت مردم عراق با چشمي پر از اميد و خوشبيني بسيار به شورا مينگرند. و دور نيست كه شورا با تصويب پيشنويس قانون اساسي جديد عراق كه جمعي از حقوقدانان و نويسندگان و متفكران عراقي مشغول تدوين آن هستند زمينه اجراي يك رفراندوم براي تصويب قانون اساسي را فراهم سازد. قرار است شورا افراد صالحي را براي ادارة وزارتخانه ها و مؤسسات بزرگ اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي برگزيند و پس از آن در فضائي آزاد رفراندوم براي تعيين نوع نظام و انتخابات نخستين مجلس آزاد عراق را برگذار كند.
من ايمان دارم عراق از خاكستر خود سربلند خواهد كرد و توطئه هاي اهل ولايت فقيه و صدام حسين فراري و اجامر و اوباش بعثي او، براي ايجاد جنگ داخلي و درگيريهاي مذهبي و نژادي، همگي در پرتو اراده مردم عراق نقش بر آب خواهد شد. به نتيجه رسيدن تجربه ايجاد دمكراسي در عراق بدون هيچ ترديدي، دستيابي به دمكراسي براي مردم ايران را آسانتر خواهد كرد.


July 24, 2003 04:56 AM






advertise at nourizadeh . com