اذا زلزلت الارض زلزالها...
اينك كه زلزله
جوبار خانه ي پدري را
از خون و مرگ و درد
لبر يز كرده است.
اينك كه درد من ؛
در چارسوي دنيا
چشم تمام عالميان را
-در سايه سار اشك -
نشانده ست
بي مايگان عاشق قدرت
آ نها كه بوي مرگ
از نام و چهره هاشان
مي بارد
با يك حساب انگشتي
از مرگ نخلهاي كويري
طرحي براي ماندن خود مي ريزند.
شيطان بيست و اندي ساله
در هيات برادر ديني
پا در حريم محور شر ميكشد
مداح خاص حضرت آقا
در روزنامه اي كه ستونهايش؛
سرتا سر از سياهي و نفرت
پوشيده است
از انتقام قاصم جبار
-از مردمي كه عطر خدا ؛
در سينه هاي عاشقشان
جاري است ـ
تفسير مي نويسد.
ودر نماز نفرت ملايان
مشكيني ؛
- بو جهل قم -
فرياد مي زند:
اين انتقام لات و عزي ۱
از مردمي است كه مي پندارند
ايران ؛ سراي مهر الهي است.
+++++++++
اي سرزمين من !
اي كوچه هاي گمشده در تاريخ
با درد هاي تو
با زخمهاي پيكر تو
اين واژه هاي خونين را
تصوير مي كنم
(وقتي كه خانه پدري
در چنگ گزمگان
-آنها كه چهرهاشان ؛ چنگيزي
اطوار و عهدشان ؛
چنگيزي ست -
هر روز در تمامي خود ميلرزد )
پس لرزه هاي زلزله در بم
بايد كه اين خلافت تزوير و مرگ را
چندان به لرزه آرد
تا صفحه ي سياه حضورش
با گردبادهاي كويري؛
پس لرزه هاي زلزله بم
از چشمهاي اشك گرفته
پنهان شود.
جائي در اين ولايت ديگر نيست
-با حضرت شما هستم؛بوجهل - !
جائي براي جمع شما رسوايان نيست.
علي رضا نوري زاده لندن ۲۷/۱۲/۲۰۰۳
۱- لات و عزي از بتهاي عصر جاهلي ساكنان جزيره العرب
December 28, 2003 06:41 PM