December 19, 2004

ديروز؛امروز و فردا...

اين شعر ؛ حا لا كه نيمه ي دوم زندگي رو به سالهاي خاكستري دارد ؛ نخست اداي ديني است به آنها كه جوانيم با حضورشان رنگ گرفت؛دوم تقديري است از نسل سوم كه حضورشان اميد را در دل دو نسل
شكست خورده زنده كرده است ؛ وسوم يادي از عباس امير انتظام در بيست و پنجمين سالروزدستگيري
او مي باشد.

گل در اجاق خانه ي غربت ميسوزد

سوداي عاشقانه ي آزادي است؛

يا

لحظه لحظه هاي جواني

روزي كه مي توانستي

با يك شعارو شعر

بر بام سرد يك شب مستي

آواز صبح آزادي را

در كوچه هاي ساكت شهرت ؛

در شور يا سه گاه ؛ بخواني

آن روزها كه معني بودن را

در واژه مسلسل و نارنجك

وطعم تلخ قرص سيانور

تصوير كرده بوديم

يعني كه حاجيان (۱)

در جاودانگي با ما بود

مانند خسرو حرف زدن (۲)

سوداي شعر فردا بود.


********
فيروز (۳)

آغاز راه بود

وقتي دوشنبه مي شد

آقا جلال آل قلم (۴)

پشت و پناه بود.

از نادري به چارلي ‌(۵)

با احمد...و حسين و ابوالقاسم

مهدي...؛ فشا ؛ جلال

گاهي سپان و اصغر و ستار

باپهلوان و يار هميشه : نوري علا

همراه مي شديم .

آن شب كه با ترانه اسماعيل

با اشك همسفر بوديم ؛

از ياد من نخواهد رفت.

آقا رضا اگرچه طلا در مس ميكرد

اما هزار حرف و سخن داشت

وقتي به جنگ شعر و سخن مي رفت .(۶)

ما نسل عاشقان وييتنام

دلدادگان نهر مكونگ (۷)

در شام شهروشعر

روياي سر رسيدن آزادي را

فرياد مي زديم.

*******
گل در اجاق غربت من مي سوزد

ديروز بود انگار

روزي كه هيچ نميدانستي

از پشت شب سحر

در خوابهاي گم شده ات

سر نمي زند.

آن كس كه باز مي آيد

با <هيچي > بزرگش بر لب

مرگ است كز سفر مي آيد.

در دستهاي او

گل نيست ؛ شعله نيست

شمشير و خنجر است .

ايران سرفراز

با حضرتش ؛

در خون شناور است.

******
از پشت كوچه هاي جواني

آواز نسل سوم

از عشق و زندگي مي گويد

و قهرمان ؛

در خون و مرگ و خاكستر ؛

سر بر نمي كشد.

در سرزمين من ؛

رستم ؛

مردي است از سلاله عشاق

مردي كه دشمنانش را مي بخشد

و با تمام جان و جهانش

بر دردهاي زندانبانش

مي گريد.

او در امارت دل

زيباترين امير اميران است .(۸)

بعد از هزار سال

وقتي كه سربلند ؛

از پشت ميله ها؛ مي آيد

لبخند زندگي بر لب دارد.

علي رضا نوري زاده ...؛ لندن ... ۱۹ دسامبر ۲۰۰۴

۱-عبدالكريم حاجيان سه پله همكلا سي من در دانشكده حقوق كه تيرباران شد.
۲- خسرو گلسرخي
۳-كافه فيروز در خيابان نادري
۴-جلال آل احمد
۵- ميكده اي در انتهاي خيابان شاه
۶-ياران و همسفرانم در كوچه هاي جواني كه همجنان بر بال جان و ياد و جهانم حاضرند.به ترتيب :احمد اللهياري ؛احمد كسيلا ؛حسين منزوي ؛ابوالقاسم ايراني ؛ مهدي اخوان لنگرودي ؛محمد رضا فشاهي؛جلال سرفراز ؛ محمد علي سپانلو ؛ اصغر واقدي ؛عباس پهلوان ؛ اسماعيل نوري علا ؛ اسماعيل خوئي ؛رضا براهني و...
۷-رودخانه و دلتاي مكونگ محل خونين ترين درگيري ها در جنگ ويتنام
۸-عباس اميرانتظام

December 19, 2004 01:51 PM






advertise at nourizadeh . com