January 06, 2005

دولت آن است كه بي خون دل آيد به كنار

يكهفته با خبر
سه شنبه 28 تا جمعه 31 دسامبر
پيشدرآمد: سالي را پشت سر ميگذاريم كه در آن، هموطنان ما روزهاي سختي را تجربه كردند. چراغدار خانه اصلاحات پس از آنكه اوباش ولايت ؛سقف خانه را بر سرش خراب كردند، پرچم تسليم برافراشت و خشم و درد خود را تنها توانست روز شانزده آذر در برابر جواناني فرياد كند كه او را بر شانه هاي خود به كاخ رياست جمهوري برده بودند. من فيلم ديدار خاتمي با دانشجويان، در دانشكده فني را به طور كامل ديدم. خاتمي حال غريبي داشت، از يكسو در برابر نگاه پر از عتاب جواناني كه از او مي پرسيدند سيد راستي چرا؟ چرا ما را در برابر ذوب شدگان در ولايت جهل و جور و فساد و استبداد رها كردي و رداي اعتماد و عشق را كه بر شانه ات انداختيم، در بازار ريا و تزوير و فريب به ثمن بخس به سيدعلي رهبر واگذار كردي، نميدانست چه بگويد...

و از سوي ديگر وقتي دهان ميگشود كه سخني از آنچه بر او رفته بازگويد، ناگهان چشمان بي آزرم و پر از كينه و تهديد بسيجي ها و مأموران امنيت خانه ولي فقيه در برابرش ظاهر ميشد كه به او يادآور ميشدند آنچه را در راه دانشگاه و خانه در گوش فرزندانش گفته اند، همچنان اعتبار دارد و بلائي كه بر سر همسر سعيد امامي و مصطفي كاظمي آمد ميتواند در باره همسر و فرزندانش تكرار شود.
در طول تعطيلات پايان سال ميلادي يك كتاب سه جلدي را با عنوان «غروب سپيده» خواندم. بحث درباره اين كتاب را كه به ظاهر خاطرات يك زنداني سابق وابسته به سازمان مجاهدين خلق به نام «ايرج مصداقي» است به وقت ديگري ميگذارم. چون ترديدي نيست كه اين كتاب حاصل كار مجموعه اي است كه حتي طول و عرض دقيق زيرزمين اوين و اتاق پشتي دفتر لاجوردي را ميداند و خطابه سياسي و مانيفست فرهنگي و اجتماعي و مبارزاتي صادر ميكند و از همه آنها كه بدون داشتن دستياران و محققان چپ و راست دردهاي دلشان را در خاطرات زندان ريخته اند ايراد ميگيرد كه مثلا حسن آقاي بازجو ديرتر از زماني كه در فلان كتاب خاطرات زندان به او اشاره شده به اوين يا قزل حصار آمده بود و يا تجاوز به زنان در زندان به آن شكلي كه بعضي از زنان زنداني بازگو كرده اند صورت نگرفته بلكه به طريقي به زنان تجاوز ميكرده اند كه ايرج خان ــ و گروه ياري دهنده اش ــ روايت ميكنند. باري پشت اين كتاب خيلي حرفها و سخنان است. هيچ زنداني حتي اگر حافظه اي به وسعت تاريخ اوين داشته باشد نميتواند اينهمه ارقام و اسامي را در سينه داشته باشد و آنطور كه خود ايشان ميگويد كامپيوتر و قلم و كاغذ نيز در اختيارش نبوده كه حتي اسامي مستعار زندانيها و زندانبانان و شكنجه گران را آن گونه كه در كتاب آورده در جائي نگهداري كند. سخن از صدها اسم و بيش از هزار توصيف از مكانها و زمانهاي مختلفي است.
به هر حال مشغول نوشتن يادداشتي مفصل دربارة اين نوشتة عجيب و تكان دهنده هستم. اما ذكر نام كتاب در اينجا به اين سبب بود كه ميخواستم اشاره اي به هويت و نگاه و رفتار و انديشه ذوب شدگان در ولايت كنم. آنطور كه در كتاب آمده اغلب شكنجه گران در زمان شكنجه كردن زندانيان وضو داشته و اكثر آنها، اهل نماز اول وقت و نافله و دعاي نيمه شبان بوده اند.
چنين شكنجه گراني، خطرناكترين آنها هستند. پيش از انقلاب، از سه چهار شكنجه گر مثل آرش و تهراني نام آور شده بودند و حكايتها از سبعيت آنها بر زبان بود اما مطابق آنچه ايرج مصداقي روايت ميكند دوسوم مأموران رژيم در اوين و ديگر زندانها صدها بار وحشي تر و درنده خوتر از آرش و تهراني بوده ــ و هستند ــ.. روزي از محسن سازگارا پرسيدم چه عاملي باعث ميشود آدمهايي مثل برادر حسن و برادر حسين كه در جبهه با ايثار و فداكاري تا پاي جان در دفاع از وطن و هموطنانشان مجاهدت ميكردند به حيواناتي درنده تبديل ميشوند كه در اوين و اوين هاي ديگر از داغ و شكنجه كردن زندانيان لذت ميبرند و حتي تجاوز به زنان و دختران را عملي پسنديده ميدانند كه ثواب اخروي هم دارد. سازگارا سخني را عنوان كرد كه همچنان در گوشم زنگ ميزند. او با اشاره به نقش دكتر عبدالكريم سروش در تصوير كردن عريان اسلام فقاهتي كه همة فجايعي كه در دوران حكومت اهل ولايت فقيه شاهد آن بوده ايم، از بستر آن برخاسته است، يادآور شد سروش، كوشيده است كه اسلام را با رنگ و طعم عرفان ايراني، از چنگال فقيهان و متشرعان تهي مغز بيرون آورد به همين دليل نيز دشمني ها با او ابعادي به مراتب گسترده تر از عداوت فقيهان با انديشه ورزان سكولار است. اسلام فقاهتي همان اسلامي است كه مؤمن به آن، از يكسو به گفته همسر اسدالله لاجوردي اجازه نگاه داشتن يك قناري را در قفس به او نميداد چون از ديدن يك پرنده زنداني دلش به درد ميآمد و از سوي ديگر همين آدم در مراسم شكنجه و قتل بسياري از زندانيان شخصا شركت ميكرد و حتي در چند مورد نيز در تجاوز به دختران باكره زنداني در شب پيش از اعدام آنها مباشرت داشت. اسلام فقاهتي انديشيدن و تفكر را از فرد ميگيرد و جاي آن مفاهيمي مزورانه و غيرواقعي را در مغز او جاي ميدهد. فرهاد نظري در شب 18 تير همراه با اوباش همراهش دانشجويان را از فراز ساختمان كوي دانشگاه به زمين پرتاب ميكرد و نالان به شكل نوحه ميخواند، يا فاطمه زهرا يا قمر بني هاشم يا حسين شهيد جهاد ما را قبول كن، اينها حرمله و ابن زيادهاي زمانه اند كه عليه فرزند تو به پا خاسته اند. اسلام فقاهتي همان است كه محمود احمدي نژاد شهردار تهران را روزي به تير خلاص زني ميكشاند، زماني به دعاي كميل خواندن و حالا كه پول و امكانات در اختيارش گذاشته اند، سيصد سقاخانه در تهران ميسازد و دستور ميدهد به در و ديوار ام القراي تهران پلاكاردهاي بزرگ نصب كنند و بر صفحه آن جملاتي از اين دست را نقش زنند «مهدي جان، بيا كه جانمان از اشتياق ميسوزد… آقا مهدي سر جدت زودتر ظهور كن و…» در واقع احمدي نژادها به طور غيرمستقيم اذعان دارند كه عصر ولايت زمانه دجالي و دجالان است و تا ظهور حضرت گامي بيشتر نمانده است… خاتمي اگر نزد مردم اعتباري يافت هم از آن رو بود كه كلام و رفتارش با فقيهان و ذوب شدگان در اسلام فقاهتي تفاوت داشت. اما او نيز خيلي زود تسليم شد و آنچه در دانشكده فني عنوان كرد حكايت از صيروره انساني داشت كه در حركت از جمادي به نامي شدن، خود را گم كرده بود.
سال تلخي را پشت سر گذاشتيم اما در عين حال در همين سال شاهد تولد دوباره افغانستان بوديم. انتخاباتي كه بن لادن و ملاعمر به همان اندازه آن را تقبيح ميكنند و بي ارزشش ميخوانند كه مسيح مهاجري سركتاب بازكن خاصه ولي فقيه و مدير جريده جمهوري اسلامي و البته رفقاي خواب رفته در غار اصحاب كهف ماركسيسم، استالينيسم نيز ، آن را بي اعتبار ميدانند (چون با حضور تانكها و سربازان آمريكائي انجام گرفته)، سرانجام با مشاركت 9 ميليون زن و مرد افغان انجام گرفت.
برخلاف ايران كه صدسال پس از مشروطيت هنوز خانم اعظم طالقاني به دنبال آن است كه به ابوالارتجاع هاي شوراي نگهبان بقبولاند مفهوم «رجال» در قانون اساسي زن و مرد را شامل ميشود، در افغانستان دكتر مسعوده جلالي پا به پاي كرزاي در انتخابات شركت كرد و امروز نيز در كنار دو بانوي ديگر افغان در كابينه كرزاي پست وزارت را دارد. در عراق نيز با همه توطئه ها و طرحهاي خونين و ويرانگر تروريستي كه رشته آن تا امنيت خانه ولي فقيه و استخبارات رژيم بعثي سوريه از يكسو و تاريكخانه اسامه بن لادن و يك مشت رژيمهاي ارتجاعي عرب امتداد دارد، انتخابات انجام خواهد گرفت و من ترديدي ندارم در نبردي كه امروز در عراق جريان دارد، برنده نهائي ملت عراق خواهد بود و ابومصعب ها و مقتدي صدرها و وابستگان ولايت جهل و جور و فساد و ارتجاع حاكم در ايران و سوريه و وزيرستان پاكستان سرانجام در برابر اراده مردم عراق و رهبران مصمم و صادق اين كشور، ره به نابودي خواهند كشيد.
گاهي كه سخنان بعضي از رهبران دار و دسته هاي يك دوجيني اولتراچپ و همتايان ذوب شده آنها را در ولايت بن لادن و سيدعلي ميخوانم و ميشنوم (در جهان عرب نيز از اين نوع آدمها بسيارند. كافي است چند ساعتي برنامه هاي تلويزيون الجزيره را مشاهده كنيد يا مقالات و اخبار روزنامه هائي مثل القدس العربي را مطالعه كنيد تا دريابيد چرا كشورما و سرزمينهاي عربي و اسلامي محل ظهور كساني مثل صدام حسين و خميني و بن لادن و حافظ الاسد است)، نميتوانم به راحتي بپذيرم چگونه فردي كه خود را روشنفكر و آزاديخواه و انساندوست ميداند اعمال جنايتكارانه مشتي تروريست را درعراق مقاومت ميخواند و انتخاباتي را كه ميتواند به اشغال عراق خاتمه دهد نمايش و مضحكه ميداند. (رژيم از يك سو سر و دست ميشكند كه شيعيان عراق بايد در انتخابات شركت كنند و از سوي ديگر رهبر رژيم صراحتا انتخابات ژانويه عراق را يك نمايش مضحك و تهوع آور ميخواند).
در همين شماره نكاتي را درباره انتخابات خواهم نوشت تا با شفافيت بيشتري آنچه را در عراق ميگذرد، نگاه كنيد.
سال غريبي را پشت سر گذاشتيم. پايان امسال نيز همچون پايان سال گذشته كه زلزله بم دلهاي ما را خونين كرد، فاجعه زلزله و توفان و سيل در سرزمينهاي حاشيه اقيانوس هند از سومالي تا اندونزي، جهاني را تكان داد اما همزمان پيروزي مردم اوكراين در ابطال انتخاباتي كه قرار بود به استمرار ولايت «كوچما» در هيأت نخست وزيرش منجر شود، دلهاي همه مشتاقان آزادي و مبارزان عليه رژيمهاي سركوبگر را به ويژه در ايران، به آينده اميدوارتر كرد.
براي ما حركتي كه خيلي ساده در قالب طرح يك رفراندوم نمادين شكل گرفت و براي نخستين بار در طول 25 سال گذشته، نيروها و شخصيتهاي سياسي و فرهنگي مبارز را از مشروطه خواه تا جمهوري طلب و از چپ ملي تا ليبرال و ملي مذهبي زير يك سقف بزرگ و زيبا جمع كرد، در ماههاي پاياني سال، حركتي مبارك و پربار بود كه اميد بسيار دارم مرحله دوم آن كه همانا در تحريم بازي انتخابات رياست جمهوري رژيم تبلور خواهد يافت، به اندازه مرحله نخست همراه با موفقيت و پيروزي باشد. مهم نيست كه صد درصدي ها در آن تشكيك كنند و براي بي اعتبار ساختنش شمشير كشند. مهم اين است كه عمده ترين چهره هاي شاخص سياسي و فرهنگي و اجتماعي و… در داخل و خارج كشور از اين طرح حمايت كرده اند.
امسال اگرچه ولي فقيه سرمست از تبديل كردن مجلس شورا به مجلس نوكران دست به سينه اصغرحجازي، مشغول تدارك نمايش انتخابات رياست جمهوري بود، اما ترديدي نكنيد كه انتخابات خردادماه آينده مفتضح ترين انتخابات در همة سالهاي حكمروائي فارغ التحصيلان فيضيه و حقاني و حجتيه و شاگرد بزازهاي بازار خواهد بود.
درباره نمايش انتخابات در هفته آينده خواهم نوشت.

شنبه 1 تا دوشنبه 3 ژانويه

1 ــ بيش از 76 حزب و گروه و سازمان سياسي و حلقه هاي منفرد با نزديك به 7000 نامزد در انتخابات پارلمان عراق ثبت نام كرده اند. ملك عبدالله پادشاه اردن كه خود هاشمي است و قاعدتا نبايد از دستيابي شيعيان علي به حقوق حقه شان نگران باشد، ضمن هشدار دادن به اينكه جمهوري ولايت فقيه درصدد برپائي يك هلال شيعي از تهران تا بيروت است، به شدت از پيامدهاي انتخابات عراق نگران است. حق هم دارد، دستگاههاي امنيتي و نظامي ولي فقيه با هزينه كردن ميليونها دلار حال كه نتوانسته اند با سلاح تروريسم حركت به سوي يك عراق سكولار فدرال دمكرات را متوقف كنند، عوامل خود را بسيج كرده اند كه به جمعي خاص راي دهند تا شبه دولتي شيعه با كارگزاري كساني چون عبدالعزيز حكيم و احمد چلبي و حاج حسين شامي سر كار آيد. فهرست 270 نفرهاي كه ادعا ميشود مورد تأييد آقاي سيستاني است و براي جور بودن جنس چند سني وابسته به رژيم و چندتائي كرد فيلي شيعه نيز در آن جواز ورود يافته اند. نخست نگاهي به گروههاي شركت كننده در انتخابات مي اندازيم و سپس بخت هريك را در تشكيل دولت دمكرات فدرال سكولار عراق با توجه به امكانات و شرايط ويژه عراق مورد بررسي قرار ميدهيم.
مهمترين احزاب و گروههاي شركت كننده در انتخابات آينده عراق در پايان ماه ژانويه، از اين قرارند:
الف: گروهها و احزاب شيعه
1 ــ مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق به رهبري عبدالعزيز حكيم. اين گروه بيشترين بودجه را براي فعاليتهاي خود و تبليغات انتخاباتي در اختيار دارد. به گفته يكي از مسئولان امنيتي عراق، به طور متوسط مجلس اعلا ماهيانه 25 تا 35 ميليون دلار از جمهوري اسلامي كمك دريافت ميكند. در قائمه ــ فهرست ــ شوراي شيعه تقريبا نيمي از نامزدها به طور مستقيم و يا حاشيه اي زير چتر مجلس اعلا قرار دارند.
2 ــ حزب الدعوه، اين حزب كه سابقه اي به مراتب بيشتر از مجلس اعلا دارد و با كمك رژيم پيشين ايران و همراهي سازمان اطلاعات و امنيت كشور در دهه 60 ميلادي در قرن گذشته تشكيل شد، بعداز سرنگوني صدام حسين به دو جناح تقسيم شده كه جناح اصلي را دكتر ابراهيم جعفري معاون رئيس جمهوري عراق رهبري ميكند. اين جناح تا حدودي در مقابل رژيم جمهوري اسلامي استقلال رأي دارد اما مثل مجلس اعلا از كمكهاي مالي رژيم برخوردار است. بعد از مجلس اعلا وابستگان اين حزب بالاترين عدد را در جمع نامزدهاي قائمه شيعه دارا ميباشند.
3 ــ حزب كنگره ملي به رهبري احمد چلبي كه در آغاز سقوط صدام حسين سخت مورد حمايت و تأييد جناح تندرو و (محافظه كاران جديد) در دولت جورج بوش بود، پس از رسوائي ارتباط چلبي و رئيس دفترش با اطلاعات سپاه، تا مرز انحلال پيش رفت و حتي حكم بازداشت چلبي نيز صادر شد كه با پا درمياني دكتر اياد علاوي نخست وزير عراق اين حكم فعلا به حال تعليق درآمده است. حزب چلبي نزديك به سي و پنج نامزد در قائمه شيعه دارد.
4 ــ حزب الله، جنبش مسلمانان، جنبش كردهاي فيلي، جمعيت تركمانان شيعه و… ديگر گروههاي شيعه كوچكي هستند كه كم و بيش بند نافشان به اطلاعات سپاه و سپاه قدس وصل ميشود و جمعا 30 نامزد در فهرست دارند.
5 ــ حركت تفاهم ملي (الوفاق الوطني) حزب دكتر اياد علاوي كه خود شيعه است گو اينكه به وسيله يك شيعه رهبري ميشود اما چون يك حزب لائيك و قائل به جدائي دين از دولت است، مذهب را در گزينش نامزدهايش دخالت نداده و در فهرست نامزدهايش بسياري از شخصيتهاي سني و مسيحي و صائبه در كنار شيعيان و كردها حضور دارند.
گروه دكتر علاوي با چند حزب و گروه كوچك سكولار مثل حزب كمونيست عراق كه رهبرش شيعه مذهب است، و حزب سوسياليست ملي به نوعي تفاهم انتخاباتي دست يافته است.
6 ــ نزديك به 12 گروه و جمعيت شيعه ديگر كه به سكولاريسم اعتقاد دارند در انتخابات يا به صورت مستقل و يا در ائتلاف با كيانات سياسي بزرگتر حضور دارند.
ب: سني ها
1 ــ مهمترين حزب و تجمع سياسي كه سني ها را نمايندگي ميكند و نگاه لائيك به سياست دارد، تشكلي است كه دولتمرد و ديپلمات قديمي عراقي دكتر عدنان الپاچه چي آن را رهبري ميكند. اين گروه از حمايتهاي مالي امارات متحده عربي كه الپاچه چي سالها مشاور رئيس دولتش يعني شيخ زايد بود، برخوردار است.
2 ــ جنبش مشروطه خواهان به رهبري شريف علي كه خود را وارث تاج و تخت آل هاشمي در عراق ميداند، با يك فهرست 270 نفره در انتخابات شركت كرده و شريف علي معتقد است مردم عراق خواستار نظام مشروطه سلطنتي هستند.
3 ــ حزب اسلامي عراق كه رهبرش آقاي عبدالحميد اخيرا از تهران ديدار كرد. با آنكه در انتخابات ثبت نام كرد ولي با تهديدهاي بعثيهاي سابق و ملاهاي تندرو سني (جمعيت علما) كه افرادي مثل الكبيسي و الحارثي يعني ملاعمرهاي عراق، ظاهر قصد تحريم انتخابات را دارد. به طور كامل سني ها نگرانند با اكثريت عددي داشتن شيعيان، آنها امتيازاتي را كه از بدو استقلال عراق به دست آورده بودند از دست بدهند.
در شورش آغاز دهه سي ميلادي در قرن بيستم عليه بريتانيا، شيعيان مشاركت در انتخابات و تكوين دولت جديد و مدرن عراق را تحريم كردند و بيش از هشتاد سال بهاي اين خطاهاي خود را پرداختند. امروز شخصيتهاي برجسته سني مثل غازي الياور رئيس جمهوري عراق و عدنان الپاچه چي به هم مذهبان خود هشدار ميدهند كه مبادا با تحريم انتخابات اشتباه شيعيان را در بدو تشكيل دولت مستقل عراق، تكرار كنند.
4 ــ حزب عراق، تشكل تازه اي است كه غازي الياور رئيس جمهوري عراق و شماري از شخصيتهاي سرشناس سني آن را تشكيل داده اند. فهرست نامزدهاي اين حزب شامل سنيها، شيعيان، كردها، مسيحيان، يزيديها و حتي صائبه ميباشد.
زنان در فهرست اين حزب، گروه دكتر علاوي، حزب كمونيست عراق و احزاب كوچكتر سني و شيعه جاي ويژه اي دارند. يك تشكل زنانه نيز در انتخابات شركت دارد.
ج: احزاب كرد و اقليتها
1 ــ ائتلاف احزاب كرد شامل دو حزب عمده اتحاديه ميهني كردستان و 8 حزب و گروه چپ و ميانه و اسلامي معتدل است كه علاوه بر شركت در انتخابات پارلمان ملي عراق در انتخابات همزمان شوراهاي شهرهاي كردستان و پارلمان محلي نيز شركت دارند. علاوه بر اين شخصيتهاي برجسته مستقل كرد مثل دكتر محمود عثمان نيز فهرست هاي مستقلي را به ثبت رسانده اند.
در كنار كردها حدود 14 حزب و گروه مسيحي آشوري و كلداني و ارمني، تركمن، صائبه و يزيدي به شكل مستقل در انتخابات شركت دارند.
از هم اكنون پيشبيني ميشود كه احزاب دكتر اياد علاوي و حزب غازي عجيل الياور رئيس جمهوري به همراه احزاب كرد، بتوانند پيروزي نسبي در انتخابات به دست آورند و دولتي ائتلافي تشكيل دهند. جمهوري اسلامي از همين امر وحشت دارد. به ويژه آنكه آيت الله علي سيستاني بار ديگر در آستانه انتخابات يادآور شده به هيچ روي اجازه نخواهد داد يك رژيم ديني شبيه به رژيم ايران در عراق برپا شود. به گفته او اكثريت مردم عراق مسلمانند اما اگر يك مسيحي شايستگي اداره كشور را دارا بود به هيچ روي نبايد وي را به خاطر مذهبش از انجام مسئوليت هايش بازداشت.
(اين سخن دنباله دارد)

January 6, 2005 01:55 PM






advertise at nourizadeh . com