June 02, 2005

... گو برون آي كه كار شب تار آخر شد

يكهفته با خبر
www.nourizadeh.com
nourizadeh@hotmail.com
سه‌شنبه 24 تا جمعه 27 مه
پيشدرآمد: پيش روي ما چشم ‌اندازي نه چندان روشن از فردائي قرار دارد كه ظاهرا كتاب زندگي دو سه نسل در آن رقم خواهد خورد. ما و دو نسل پيش از ما كه در شراشيبي زندگي افتاده ‌ايم، ديگر وقت چنداني نداريم كه باز چهار سال را حيران، گاه پر بيم و اميد و زماني دل آزرده و مأيوس، سركنيم. به معناي ديگر اين آخرين فرصت ما است كه مي‌توانيم با استفاده درست از آن، و اندكي همت، از آن سكوئي براي خيزش به دوران فراجمهوري ولايت فقيه بسازيم. گزينه دوم البته دوره كردن ديروز و امروز است و سپس در ساعتي از يك روز اتفاقي چه آنها كه بر خاك خانه پدري تكيه دارند و چه آنان كه مثل ما، تكيه به ديوار غربت از پنجره تبعيدگاه به كعبه مصادره شده خانه پدري مي‌نگرند چشم فروبنديم.

تو گوئي كه بهرام هرگز نبود. بسيار بار در اين چند روزه به دوستانم در ايران و نيز همسفران سالهاي تبعيد گفته ‌ام بعد از انتخابات، ديگر نمي ‌توانيم با خطاب و گفتار و نوشتاري كه تا امروز داشته ‌ايم بار ديگر رويا بفروشيم و در خيال هخاوار كار سترگ رها سازي وطن را از اين چهارشنبه به آن چهارشنبه و از آن نوروز به آن نوروز به تعويق بيندازيم.

چرا اين انتخابات متفاوت است؟

خاتمي در دو انتخابات با احراز جايگاهي كه در نيم قرن اخير، تنها نصيب بزرگمرداني از تيره پير احمدآبادي شده است (ملتي همه شوق و لبخند و اميد شود و دلش را با خلوص به كسي سپارد كه سالها به انتظارش بوده است) چنان سرمايه ‌اي را كه باز مي‌گويم كمتر كسي پيش از او در خرجين اعتبارش داشت، بيش از هرچيز به پاي رژيم و براي بقاي آن خرج كرد. عبدالله نوري وزير كشور پيشين خاتمي اين هفته به خانه اكبر گنجي دلاور مرد قبيله قلم رفت و در آنجا سخني گفت كه ايكاش آن را از زبان خاتمي نيز مي‌شنيديم. نوري يادآور شد كه فردي چون او با حضور مستمر در دايره قدرت از آغاز پيدائي جمهوري اسلامي، بيش از آنكه مصلحت ملت را در نظر داشته باشد، مصلحت نظام را در نظر مي‌ گرفت. مردي كه حسرت يك آخ را به دل خامنه ‌اي گذاشت و حتي بعد از قتل برادر جوانش دكتر علي‌ رضا نوري حاضر نشد توصيه خاتمي و ديگر دوستانش را بپذيرد و سرانجام خامنه‌اي بود كه نگران از انعكاس قتل نماينده آزادانديش مجلس و با بودن عبدالله نوري در زندان، حكم آزادي او را پس از سه سال و اندي تعقيب و محاكمه و به زندان انداختنش صادر كرد، در برابر همسر فداكار اكبر گنجي و فرزندان غمگين و دلشكسته او گفته بود، بسيار بار مصلحت مردم را ناديده مي ‌گرفتيم تا از مصالح نظام حراست كنيم.
خاتمي نيز چنين كرد. رژيمي بدنام و بدكاره را با آبروي خود پذيرفتني كرد. پيش از او هرجا سخني از رژيم در ميان مي‌آمد، تروريسم و جنايت پيش و پس نام رژيم ذكر مي ‌شد. در كمتر از يك سال رئيس جمهوري چنين رژيمي با طرح گفتگوي تمدنها، در هر مجلسي در اينجا و آنجاي جامعه بين‌ المللي قدر مي ‌ديد و به صدر مي ‌نشست. اگر اهل ولايت فقيه ذره ‌اي درايت و ژرف نگري به جاي وقاحت و كوتاه ‌انديشي از خود نشان داده بودند و حداقل در ظاهر از خاتمي و برنامه‌هايش حمايت مي‌كردند بي‌ شك خاتمي مي ‌توانست جاده پر پيچ و خم امروز رژيم را تا فردائي دور، هموار سازد. خامنه ‌اي به كارشناسان اتمي ايران دو سال پيش گفته بود (و ما همان زمان اين مطلب را گزارش كرديم) دو بمب اتمي، 25 سال ديگر بقاي ما را تضمين خواهد كرد. بخت برگشته مرد، نفهميد كه تضمين كننده بقاي او خاتمي بود چون او مي ‌توانست با به اجرا درآوردن اصلاحاتي هرچند محدود و اميدوار ساختن جامعه به فرداي روشنتر، موتور جمهوري ولايت فقيه را روشن نگاه دارد. اما به شيوه آنها كه خودزني مي‌كنند، ولي فقيه و مافياي قدرت به خودزني پرداختند. اينك در پايان دوره دوم رياست جمهوري خاتمي آشكارا مي ‌بينيم كه رژيم نه تنها در وحشت فردا خواب راحت ندارد، بلكه ديگر حتي آبروي صدها خاتمي و والاتر از او نيز نمي‌ تواند اين مخلوق كريه و نفرت انگيز را پذيرفتني سازد.
اگر مي‌بينيد كه امروز شركت در انتخابات يك فريضه تلقي مي‌شود و آنكه راي به تحريم مي ‌دهد در نگاه شيخ علي يونسي وزير اطلاعات ولي فقيه، برانداز تلقي مي ‌شود و عامل استكبار و شيطان بزرگ، هم از اين واقعيت مايه مي گيرد كه رژيم وحشتزده از فروافتادن تتمه برگ توتي است كه خاتمي از آبروي خود براي پوشاندن عورت رژيم كريه، بافته بود. انتخابات انجمن شهر و روستا و سپس مجلس هفتم اين برگ توت را سوراخ سوراخ كرد اما آن هر دو انتخابات اگر لطمه ‌اي به رژيم زد آثار آن در درون كشور ظاهر شد، حال آنكه انتخابات رياست جمهوري پل صراط رژيم است كه عبور از آن رژيم را تواني مضاعف خواهد داد و اروپا و ايالات متحده نيز گزيري جز آن نخواهند داشت كه در دوران دمكراسي خواهي و موجي كه خاورميانه بزرگ را نشان گرفته است، رژيمي را كه توانسته ميليونها راي دهنده را به پاي صندوقهاي راي گيري بكشاند، به عنوان يك شريك پذيرا شود. اما اگر عبور از اين پل با مشكل روبرو شود و تركهاي پل با تحريم گسترده انتخابات توسط بخش عمده راي دهندگان، آشكار گردد، آنگاه ديگر حتي مشاطه گران آلماني و فرانسوي و انگليسي نيز قادر نخواهند بود اين موجود عقب افتاده و زشت را به عنوان نظام دلخواه مردم ايران، تحمل كنند.
در روز 27 خرداد، آزمون سرنوشت سازي پيش روي ما است. آنها كه با اشاره به دو انتخابات شوراها و مجلس هفتم يادآور مي‌شوند كه غياب راي دهندگان آزادانديش و وطن‌دوست، باعث شد اقليتي مرتجع و فاسد و سركوبگر زمام امور شوراها و پارلمان را به دست گيرند و فردا نيز عدم حضور ما در صندوقهاي راي ‌گيري باعث خواهد شد جمع هميشگي ذوب شدگان در ولايت جهل و جور و فساد، حاجب ‌الدوله‌اي مطيع ولي فقيه را بر كرسي رياست جمهوري بنشانند، حتي اگر بپذيريم كه سوءنيتي ندارند و حقا دل نگران فردا هستند، اين نكته مهم را در نظر نمي‌گيرند كه اين بار چشم جهاني به ايران دوخته شده است. وقتي وزراي خارجه فرانسه، آلمان و انگليس در پي ديدار اخيرشان با حسن روحاني، مذاكرات نهائي را به پايان ماه ژوئيه و يا اوائل اوت موكول مي ‌كنند و واشنگتن نيز تلويحا يادآور مي‌شود بعد از انتخابات رياست جمهوري ايران، تكليفمان را با رژيم روشن خواهيم كرد نبايد نگران آن بود كه مبادا قاليباف انتخاب شود و يا احمدي ‌نژاد با حمايت ولي فقيه به رياست برسد و يا اينكه بار ديگر قصه سردار مربوطه سازندگي از نو آغاز شود و ملتي پس از آنهمه تجربه تلخ 8 ساله، گرفتار تجربه‌اي تلخ‌ تر با حضور همان آدمها در صحنه قدرت شود. اصلا مهم نيست چه كسي از اين انتخابات پيروز بيرون خواهد آمد، مهم آن است كه مي ‌توان با تحريم قاطع انتخابات، به جهانيان به شكلي منطقي و امروزين گفت؛ ما ديگر اين رژيم عقب‌ مانده را نمي‌ خواهيم.
بگذاريد در اينجا گوشه ‌اي از سخناني را كه يكي از معاونان خانم دكتر كونداليزارايس وزير امور خارجه ايالات متحده ماه گذشته در نشستي دربسته با حضور شماري از كارشناسان مسائل ايران و عراق و جمعي از ديپلماتهاي برجسته ايالات متحده كه در خاورميانه خدمت مي‌ كنند و يا مسئوليتشان در ارتباط با كشورهاي خاورميانه است، عنوان كرد بازگو كنم. او گفت بر پايه گزارشهائي كه ما داريم اميد بسياري مي‌توان به عملكرد مردم ايران به ويژه زنان و جوانان در برابر انتخابات غيردمكراتيك رياست جمهوري در ماه ژوئن، داشت. اگر رژيم نتواند حداقل پنجاه درصد از واجدين شرايط راي دادن را به حوزه‌هاي راي‌ گيري بكشاند تكرار آنچه در گرجستان و اوكراين رخ داد در دسترس خواهد بود. ايالات متحده در چنين صورتي به هيچ روي در ابراز حمايت از مردم ايران و برگذاري يك رفراندوم ملي جهت تغيير نظام و قانون اساسي ترديد نخواهد كرد. و اروپا نيز نمي‌تواند به جز همدلي با مردم ايران راه ديگري را دنبال كند.
براي بسياري از ما كه مخالف هرگونه حمله نظامي به ايران هستيم، و غيرت و حميت ما در دفاع از خانه پدري نيز به هيچ روي كمتر از آقاي صادق زيبا كلام نيست كه فرموده‌ اند در صورت حمله آمريكا ايشان اولين تفنگ را به دست خواهند گرفت، حمايت سياسي و معنوي ايالات متحده و اروپا ا زمبارزه مدني ملت ايران يك ضرورت به حساب مي‌آيد. كندن اين رژيم گو اينكه مسئوليتي از آنِ همه ما است اما بدون زمينه سازي بين ‌المللي و همدلي هشت قطب بزرگ صنعتي و مالي جهان و به ويژه ايالات متحده، بركندن اين بختك از ريشه ‌اش، بسيار دشوار خواهد بود. آزمون بزرگي در راه است. آيا در پي اين آزمون، براي ما به غربت نشستگان و آنها كه در وطن غريبند، راه رسيدن به مردمسالاري و سرفرازي كوتاه خواهد شد و يا آنكه، بايد اين باقي عمر را با حسرت ديروز و تصاوير وحشتناك امروز سر كنيم تا آن لحظه كه بانگ مرگ در گوشمان طنين انداز شود؟

شنبه 28 تا دوشنبه 30 مه

بخشش همايوني

1 ــ نشست حاميان دكتر مصطفي معين در سالن اجتماعات وزارت كار دو روز بعد از آنكه به توصيه نايب امام زمان چهار راه آذربايجان، شوراي نگهبان شكري را كه با رد صلاحيت معين نوش جان كرده بود به روي دامن قباي شيخ احمد جنتي بالا آورد، يكي از جالب ‌ترين گردهمائي‌هاي چند ساله اخير بود. وقتي كه سعيد حجاريان معمار اصلاحات را به روي صندلي چرخدار و با لباس بيمارستان به سالن آوردند،‌ خيلي‌ها با مشاهده او كه به زحمت مي‌كوشيد از ريزش آب دهانش خودداري كند و نيز جلوي لرزش دست و سرش را بگيرد، هورا كشيدند، دست زدند و در نهايت به سختي گريستند. حجاريان با درد و اندوه به سخن آمد (گوشه‌هائي از اين جلسه را دوستي برايم e-mail كرد ــ با فايل تصويري ــ) محور سخن حجاريان بر اين مضمون بود كه اگر سيد علي رهبر امروز نامه به شوراي نگهبان مي‌نويسد كه معين و مهرعلي‌زاده را هم تأييد صلاحيت كنيد، نه از بركات آزادمنشي ايشان است و نه اعتقاد حضرتش به رفع ظلم و تبعيض... آنگاه حجاريان به سالهاي اقتدار محمدرضا شاه اشاره مي‌كند كه رأفت ملوكانه شامل حال جمعي از زندانيان ــ سياسي ــ شد كه تقاضاي عفو و آزادي از او كرده بودند. يكبار ديگر نيز رأفت ملوكانه شامل هزاران زنداني شد كه روزهاي خونين انقلاب آزاد شدند بي آنكه خود طلب عفو كرده باشند. به عبارت ديگر عفو نخستين نشان قدرت و اعتبار شاه بود ولي عفو دوم از سر ناچاري و به علت ضعف حكومت شرف صدور يافت. حجاريان در پاسخ شكوري ‌راد كه او را جانباز اصلاحات خوانده بود گفت اصلاحات مرحوم شد بنابراين امري كه خود معدوم شده، جانباز نمي‌خواهد. با اينهمه حجاريان همچنان پاي فشرد كه گزينه ‌اي به جز اصلاحات پيش رو نيست و بايد به هر قيمتي شده بار ديگر پيكر فروافتاده اصلاحات را برپا داشت. در اين حال بهزاد نبوي رهبر مجاهدين انقلاب اسلامي نيز جريان پشت پرده رد صلاحيت و سپس تأييد آن را بازگفت. لبّ كلام او اين بود كه حضرات (بخوانيد ولي فقيه و اوباش ذوب شده در ولايت) برنامه را طوري تدارك ديده بودند كه دو روز پيش از موعد رسمي اعلام اسامي نامزدهاي تأييد صلاحيت شده از سوي شوراي نگهبان به وزارت كشور، شيخ احمد جنتي (بعد از ديدار با مقام عظماي ولايت البته) نامه‌اي براي حاج عزت مديرعامل صدا و سيما فرستاد. بوق تبليغاتي ولي فقيه نيز بلافاصله اسامي را اعلام كرد. بعد هم حداد عادل (قمر وزير ولي فقيه) در نامه ‌اي از پيش تنظيم شده به او خواستار مداخله حضرتش شد. (يعني صدور حكم حكومتي). با صدور نامه خامنه‌ اي و در پي آن بيانيه احمد جنتي (به فرموده آقايان معين و مهرعلي ‌زاده را تأييد صلاحيت كرديم با آنكه آنها صلاحيتشان از جانب ما منتخبان ولي فقيه، مردود بود) كيهان و رسالت و سياست روز و صدا و سيما مرتب بر طبل حكم حكومتي كوبيدند. نبوي يادآور شد اگر معين در انتخابات شركت كند خواهند گفت ديديد اصلاح طلبان هيچ پرنسيپي ندارند. تا ديروز حكم حكومتي را رد مي‌كردند امروز كه پاي خودشان در ميان است از آن استقبال مي ‌كنند. اگر هم نپذيرد مي‌ گويند اينها از ابتدا نيز قصد شركت در انتخابات نداشتند و هدفشان ضربه زدن به رژيم بود.
علي‌رغم اين تمهيدات معين سرانجام زير فشار تيم همراهش و به ويژه محمدرضا خاتمي كه قرار است در صورت پيروزي معين معاون اول او شود، به حكم حكومتي گردن گذاشت با اين توجيه كه به قول خاتمي رئيس جمهوري، نامه خامنه ‌اي حكم حكومتي نيست. در حالي كه احمد جنتي در پاسخ او صريحا گفت خير خيلي هم حكم حكومتي است به همين دليل نيز به آن گردن گذاشتيم. كساني از ايران از جمله شمار زيادي از دانشجويان از من پرسيده‌ اند ــ همين الان شنبه كه مشغول نوشتن هستم يكي از بچه‌هاي نازنين دانشكده پزشكي دانشگاه اصفهان كه زير نامه خطاب به اكبر گنجي را نيز امضا كرده زنگ زد كه... ــ حال كه معين تصميم دارد بازي را تا پايان ادامه دهد چگونه بايد با او برخورد كنيم.- پيش از اين به سخن شمار ديگري كه حكايت انتخابات انجمنهاي شهر و روستا و مجلس هفتم را يادآور مي ‌شدند اشاره كردم. گمان مي ‌كنم معين امروز در شرايطي ناچار به ادامه بازي شده است. راه خروج او از اين چاله، با سرافرازي و كسب اعتبار عنوان كردن مطلبي است كه تا لبه خط قرمزها مي‌رود. او مي‌تواند در اين كوتاه زماني كه تا انتخابات باقي است چهارچوب برنامه‌هاي خود را به اين شرح اعلام كند.
1 ــ مبارزه براي آزادي بيان و انديشه و محكوم كردن دارالقضاي ولي فقيه.
2 ــ درخواست بركناري سعيد مرتضوي و عباسعلي عليزاده در قوه قضائيه، حسين شريعتمداري و تيم بازجويانش، در كنار حاج عزت ضرغامي و علي كردان و علي آغامحمدي در صحنه رسانه‌هاي گروهي، محمد باقر ذوالقدر، قاسم سليماني، حاج مرتضي رضائي، پاسدار محمدرضا نقدي از فرماندهي نيروهاي مسلح و اطلاعات سپاه و نيروهاي قدس، بركناري احمد جنتي دبير شوراي نگهبان، علي فلاحيان و مصطفي پورمحمدي و اصغر حجازي تيم امنيتي رهبر، موحدي كرماني نماينده رهبر و رئيس عقيدتي سياسي سپاه پاسداران ــ به علت جاسوسي پسرش عليه كشور و فروش اسرار نظامي ايران به يكي از كشورهاي حاشيه خليج فارس ــ به عنوان شرط پذيرش مسئوليت در صورت پيروزي در انتخابات.
3 ــ تضمين گرفتن درباره انتخاب وزرا. (هاشمي رفسنجاني كه تا ديروز اينجا و آنجا در كلام نزديكانش قرار بود اختيارات ولي فقيه را محدود كند و دست به اصلاحات اساسي بزند، با اين جمله كه مثل بار پيش وزرايم را با نظر رهبر انتخاب مي ‌كنم آب پاكي روي دست آنها ريخت كه مي ‌گفتند اين هاشمي، هاشمي ديروز نيست. آقاي معين بايد اعلام كند من وزرايم را خود انتخاب مي ‌كنم و قانون اساسي اين اختيار را به من داده است.
4 ــ قطع رابطه با آمريكا به ضرر مصالح عاليه ملي است بنابراين در اولين فرصت با آمريكا تجديد رابطه خواهم كرد.
5 ــ در حالي كه ملت فلسطين و دولت منتخب محمود عباس (ابومازن) اصل صلح و نقشه راه را پذيرفته ‌اند و با انتشار طرح صلح اميرعبدالله وليعهد سعودي 22 كشور عربي از جمله سوريه متحد استراتژيك ما، اين طرح را كه ناظر بر پايان مخاصمه عربها و اسرائيلي‌ هاست، مورد تأكيد قرار داده ‌اند، از اين پس ما نيز به كمپ طرفداران صلح مي‌پيونديم و به جاي كمك به گروههاي مخالف صلح فلسطيني و لبناني،‌ كمكهاي معنوي خود را در عرصه بين ‌المللي،‌ در اختيار دولت قانوني فلسطين قرار خواهيم داد.
6 ــ از آنجا كه با اسرائيل در مخاصمه نيستيم، همه كمكهاي نظامي خود را به حزب ‌الله قطع مي‌كنيم و از رهبران اين حزب خواهيم خواست به عنوان يك كيان سياسي در چهارچوب قوانين لبنان به فعاليت خود ادامه دهند.
7 ــ به مداخلات سپاه و سپاه قدس و ديگر ارگانهاي امنيتي و نظامي در عراق و افغانستان خاتمه خواهم داد و با حمايت واقعي از دولتهاي منتخب عراق و افغانستان تلاش خواهم كرد نقش سازمان همكاريهاي منطقه‌اي «ايكو» را برجسته كنم و عراق را نيز به پيوستن به اين سازمان تشويق كنم.
8 ــ در رابطه با پروژه اتمي كشور، از آنجا كه تا كنون ميلياردها دلار براي راه ‌اندازي نيروگاه بوشهر هزينه كرد ه ‌ايم، ناچاريم اين پروژه را تكميل كنيم. اما با توجه به منابع عظيم گاز كشور، ديگر به دنبال ساختن نيروگاه نخواهيم رفت. و چون مخالف هر نوع استفاده نظامي از نيروي اتمي هستيم، به طور شفاف درهاي كشور را براي بازرسي تأسيسات اتمي از سوي بازرسان سازمان بين ‌المللي انرژي اتمي باز خواهم گذاشت. با سه كشور اروپائي، به طور شفاف سخن خواهم گفت و آمريكا را نيز براي پيوستن به اتحاديه اروپا در حل مشكلات موجود دعوت خواهم كرد.
9 ــ طرح آشتي ملي را به طور جدي دنبال خواهم كرد. بر پايه اين طرح كليه ايرانياني كه در خارج زندگي مي‌كنند مي‌توانند بدون وحشت و با ضمانت شخص رئيس جمهوري نزد مراجع بين ‌المللي به كشور سفر كنند. حتي آنهائي كه دستشان به خون آلوده است مي ‌توانند مطمئن باشند كه دادگاهي عادل، به اتهامات آنها رسيدگي خواهد كرد. مجازات اعدام را نيز لغو مي ‌كنم و براي رسيدگي به جرم سياسي لايحه ‌اي تنظيم مي ‌كنم كه ناظر به تشكيل هيأت منصفه از شخصيتهاي برجسته فرهنگي و مطبوعاتي و دانشگاهي و حقوقي در راستاي رسيدگي به پرونده مجرمين سياسي باشد.
10 ــ براي مبارزه با فساد در دستگاههاي دولتي هيأتي را مركب از چهره‌هاي خوشنام اقتصادي و فرهنگي و حقوقي برخواهم گزيد تا ضمن رسيدگي به سوءاستفاده‌هاي كلان در بيت ‌المال، مجرمان را در هر مقام و منزلتي باشند به ملت معرفي و زمينه بركناري و بازداشت و محاكمه آنها را فراهم كند.
11 ــ در وزارت خارجه دست به تصفيه گسترده ‌اي خواهم زد تا بچه پاسدارها و شاگرد سوهان فروشان و دوچرخه‌ سازان قمي و غيرقمي، كه امروز مناصب مهم دستگاه ديپلماسي و نمايندگيهاي ايران در خارج را اشغال كرده ‌اند به سر كار اصلي خود باز گردند و افرادي كه شايسته داشتن عنوان ديپلمات هستند، مسئوليتهاي دستگاه ديپلماسي و سفارتخانه‌هاي ايران در خارج را عهده ‌دار شوند.
12 ــ كنترل بنياد مستضعفان بايد در دست دولت باشد چنانكه اداره صدا و سيما نيز بايد توسط هيأتي انجام گيرد كه در آن نماينگان سه قوه، اساتيد دانشگاهها، نويسندگان و روزنامه‌نگاران و حقوقدانان عضويت داشته باشند.
13 ــ طرحي را تهيه خواهم كرد كه ناظر بر برپائي راديو تلويزيونهاي خصوصي و مستقل در كشور باشد...
14 ــ اصلاحات اقتصادي و پياده كردن مباني اقتصاد آزاد را با خصوصي سازي در عرصه شركتها و مؤسسات دولتي دنبال خواهم كرد و در عين حال با تمام توان از سرمايه ‌گذاران داخلي و خارجي براي پياده كردن برنامه صنعتي كردن كشور و ايجاد مراكز صنعتي و تجاري آزاد در چهار گوشه ايران، حمايت خواهم كرد.
15 ــ اگر به هر دليلي رهبري و يا ارگانهاي تابع او، با برنامه‌هاي من مخالفت كنند و چوب لاي چرخ دولت بگذارند، ضمن مراجعه به مردم، از آنها خواهم خواست در يك همه پرسي آزاد نظر خود را نسبت به حدود اختيارات رئيس جمهوري و ولي فقيه و تغيير قانون اساسي اعلام كنند...
اگر آقاي معين اين مطالب را عنوان كند، حداقل نمي‌توان در سلامت روح و آزادگي او شك كرد.

June 2, 2005 08:33 PM






advertise at nourizadeh . com