June 30, 2005

گزارش کامل کنفرانس "ایران پس از انتخابات"

پنجشنبه 9 تير 1384

خبرنامه گويا - کنفرانس "ایران پس از انتخابات" با حضور شخصيت هاي برجسته ايراني از طرف احزاب سبز در پارلمان اروپا امروز صبح آغاز شد. اين کنفراس باحضور بالغ بر 250 نفر شامل برخي نمايندگان پارلمان اروپا، مسئولين شاخه هاي کاري مختلف در پارلمان، خصوصا حقوق بشر، روزنامه نگاران و بسياري از ايرانيان علاقمند از گوشه و کنار اروپا از بامداد روز چهارشنبه 8 تير در بروکسل پايتخت اروپا آغاز شده است.

آنجليکا بير عضو حزب سبز آلمان و رئیس هیئت نمایندگی اتحادیه اروپا در امور ایران در آغاز اين کنفرانس ضمن خوش آمدگویی اهميت شرايط ايران پس از انتخابات و خصوصا انتخاب احمدي نژاد را متذکر شد و رسما کنفرانس را آغاز کرد.
اولين ميزگرد اين کنفرانس تحت عنوان نقد و بررسی نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران توسط مونیکا فراسونی ، عضو حزب سبز ایتالیا و رئیس نمایندگان سبز در پارلمان اروپا اداره مي شد.

در اين ميزگرد فیروزه نهاوندی ، رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه آزاد بروکسل در بلژيک ضمن ارائه آخرين تحولات بين المللي در مورد انتخابات ايران به ترديد آمريکا نسبت به پيشرفت دمکراسي در ايران و ناخشنودي ايراني ها اشاره کرد. وي نظر رهبر مذهبي ايران را در اين زمينه بي تاثير ندانست که از مردم خواست رئيس جمهوري ضد آمريکايي انتخاب کنند.
او همچنين از وضعيت اجتماعي، مسئله جمعيت و جوانان سخن گفته و معتقد است بايد با توجه به آنها به تحليل آراي انتخابات ايران پرداخت. نهاوندي معتقد است که هنوز زود است که از اين انتخابات نتيجه گيري کنيم. به نظر اين استاد جامعه شناسي، نکته مهم اين انتخابات مسئله آزادي و دمکراسي است. اينکه به رغم آنکه مردم ايران از نبود آزادي ناراضي اند اما در اين انتخابات اقتصاد را بيشتر مورد توجه قرار دادند و بايد بفهميم در اين شرايط چرا آنها به تند رو ها راي دادند. او معتقد است در مورد روابط خارجي نمي شود گفت احمدي نژاد نادان است و بايد صبر کرد و ديد. وي در پايان گفت: ايران در حال تغيير است و آنچه در ايران حاکم است دمکراسي نيست و اساسا روحانيان نمي توانند دمکرات باشند و من نمي دانم چگونه مي شود با وجود آنان به ايران دمکراسي آورد.

علیرضا نوری زاده، روزنامه نگار از لندن سخنران بعدي بود. وي مي گويد ديرگاهي است خواست خامنه اي براي تسخير همه قدرت را پيگيري مي کردم. وي با اشاره به انتخابات شوراها معتقد است اپوزيسيون آن انتخابات را نبايد تحريم مي کرد. وي اروپاييان را محکوم کرد که در آستانه انتخابات مجلس هفتم سه وزير اروپايي که به تهران سفر کرده بودند بدون توجه به رد صلاحيت هاي گسترده از پذيرش بند الحاقي از سوي ايران ذوق زده شده و هيچ اعتراضي نکردند.

سخنران بعدي جلسه مهدي خانبابا تهراني، فعال سياسي از آلمان بود. وي آنچه در ايران اتفاق افتاد را نتيجه چيزي جز نبرد بين سنت و مدرنيته که از مشروطه آغاز و در و انقلاب 57 دنبال شده نمي داند و معتقد است اين نبرد ادامه خواهد داشت. وي ابراز عقيده کرد، کساني که مي خواستند قدرت را يکسره کنند با بسيج همه امکانات انساني و مادي از قبيل صرف هزينه به قول خودشان بيت المال و استفاده از منابر مساجد، راي تهيدستان را به سود احمدي نژاد هدايت کردند. او افزود: به رغم شکست در انتخابات، جنبش ناسازمان يافته اي در ايران وجود دارد.
خانبابا تهراني گفت: اين نيرو شکست خورد چون کمتر پيوستگي داشت اما نمي توانند ايران را به سمت جکومتي نظير طالبان ببرند. دستاورد هاي جنبش زنان و جوانان مانع از آن است که جامعه را از آن حد که مردم جلو آمدند عقب برد. وي وظيفه نيروهاي مردم سالار را همگرايي در جهت جبهه دمکراسي و حقوق بشر مي داند و باور دارد که حقوق بشر تنها مسئله ايران است. تهراني با اشاره به سخنان احمدي نژاد گفت: تنها چيزي که وي روشن گفت، آن بود حقوق بشر موضوعي نخ نما شده و تهوع آور است و اين نشان مي دهد حکومت تحمل برابري حقوق شهروندي را نمي تواند بپذيرد و متاسفانه آقاي خاتمي هم در اين زمينه کاري نکرد. او در خاتمه گفت: وظيفه ما حمايت از جنبش مردم سالاري و حقوق بشر در ايران است چون پاشنه آشيل جمهوري اسلامي است.

رضا معيني، روزنامه نگار و عضو گزارشگران بدون مرز از فرانسه سخنران ديگر اين جلسه معتقد است که اگر آزادي بيان نباشد و مطبوعات نتوانند کار خود را انجام دهند، دانستن براي انتخابات چگونه بدست مي آيد؟ وي سخنانش را متوجه دو گروه کرد، ابتدا کساني که مصالح نظام را بر حقوق بشر ترجيح دادند و کشور را تقديم نظاميان کردند و دوم اروپايي هايي که دمکراسي را براي ايران زود مي دانند و همين حد را کافي مي دانند. او اينکه معيار دمکراسي را در مقايسه با کشورهاي منطقه مي سنجند نکوهش کرد گفت: من با اين ديدگاه براي آينده ايران نگرانم! جمهوري اسلامي نتوانسته به خواسته هاي مردم پاسخ دهد، الآن هم نمي تواند. روزهاي سختي در پيش داريم هرچند بازگشت به دهه شصت غير ممکن است. برخلاف کساني که حاکميت را يکدست مي دانند هم اکنون انشقاق از هميشه بيشتر است.
او سپس مي پرسد، آيا سرکوب فقط دهه 60 است؟ پاسخ اين فعال حقوق بشر نه است. او معتقد است گفتگوهاي سازنده اروپا نتيجه اي نداشته چون با توجه به جامعه مدني ايران نبوده است. دستگاه قضايي با استفاده از ابزار سياست خارجي توانسته است از پاسخگويي فرار کند. سياست خارجي و قوه قضائيه در برابر اروپا به توجيه سازي پرداختند و از سازمان هاي غير دولتي خود ساخته اي بهره بردند که هيچ گاه اساس نقض حقوق بشر را زير سوال نمي بردند. او اطلاع مي دهد، همزمان با بازداشت وبلاگ نويسان و شکنجه آنها، گروهي از قضات دادگستردي ايران به اروپا سفر مي کنند و به بازديد زندان ها مي روند. کريمي راد گفته است در بلژيک هم سلول انفرادي وجود دارد! حتي من شنيده ام قاضي صابر ظفرقندي هم با نام مستعار به اين سفر آمده است. کسي که بايد بر اساس قوانين همين کشور ها محاکمه مي شد.
او همچنين گفت: در کميسيون حقوق بشر سازمان ملل نماينده ايران سازماني است که براي حمايت از قربانيان شکنجه درست شده اما اعضا و بنيان گذارانش اطلاعاتي ها و توابان سابق هستند. امروز همين نهاد که تبليغ مي کند، قربانيان شکنجه را تيمار مي کند از نهادهاي بين المللي مشغول وام گرفتن است. من از اين نگرانم! اين روزها ده ها اي ميل دريافت کردم از روزنامه نگاراني که مي ترسند. جامعه مدني را نمي توانند به عقب برگردانند ولي سرکوب آنها مي تواند موجب عقب گرد شود. در ادامه کنفرانس پس از سوال و جواب حاضران جلسه دوم با عنوان حقوق بشر آغاز شد.

گرداننده میز گرد هلن فلوتر، عضو حزب سبز فرانسه و رئیس کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا از گنجي و زرافشان نام برد و گفت فعاليت هايي در پارلمان براي آزادي سريع آنها صورت گرفته است.

عبدالکریم لاهیجی، نایب رئیس فدراسیون بین المللی حقوق بشر و رئیس لیگ حقوق بشر ایران از فرانسه به عنوان اولين سخنران، اعلام کرد براي آن که مخاطبش اروپايي ها هستند، به زبان فرانسه صحبت خواهد کرد. لاهيجي که با هيجان سخنانش را ايراد کرد و در آغاز گفت: من از سياست اروپا در مورد حقوق بشر ناراضي و عصباني ام. قبل از صحبت درباره انتخابات بايد راجع به اين صحبت کنيم که جمهوري اسلامي چيست؟ جمهوري در ايران وجود ندارد. جمهوري يعني قدرت در دست مردم ولي در ايران اينگونه نيست. در جمهوري، مردم از طريق آرا مي توانند اين قدرت را به قوه مقننه و مجريه بدهند، اين تنها راه است اما چنين چيزي در ايران نيست و من به عنوان حقوقدان مي گويم اين رژيم يک رژيم اليگارشي روحانيون است. ايشان (احمدي نژاد) رئيس جهور نيستند، ايشان در استخدام کسي هستند که کنترال همه امکانات و قدرت همچون راديو تلويزيون، ارتش و ... را در دست دارد.
لاهيجي افزود: شوراي نگهبان بيش از 80 درصد لوايح مجلس ششم را رد کرد و مشخصا در مورد شکنجه و کنوانسيون برابري جنسيتي در مورد زنان مقابل راي نمايندگان ايستاد. اين دقيقا يعني اسلام، موافق شکنجه است و مخالف برابري زنان و مردم.
اين فعال حقوق بشر انتخابات در ايران را يک وسيله سرکوب مي داند معتقد است گنجي فقط براي نوشتن زنداني شده است و تصميم زنداني کردن وي صريحا توسط وزارت اطلاعات دولت خاتمي گرفته شده است. او به عنوان يک پيشنهاد به اروپا گفت: بايد به قرارداد هلسينکي بازگشت و همچون ميتران که با ناراضیان کشورهای شرق دیدار کرد با ایرانیان ناراضی زندانی دیدار و از آنان حمایت کنيد. ما نياز به حمايت فکري و پشتياباني شما داريم.

حاضران در جلسه بعد از اين سخنان با کف زدن هاي متمادي وي را تشويق کردند.

آزاده کيان در ادامه جلسه به سخنراني پرداخت. وي که استاد علوم سیاسی دانشگاه پاریس هشتم و پژوهشگر مسائل ایران در مرکز تحقیقات علمی ناسیونال فرانسه است به تازگي در ايران تحقيقات ميداني انجام داده و بر همان مبنا در سخنانش خواست تا زناني که به احمدي نژاد راي دادند را محکوم نکنند. وي گفت: من آن ها را مي فهمم، کمبود دمکراسي و امکان انتخاب باعث اين نتيجه شده است. آنها عليرغم درخواست تحريم، براي حفظ کشورشان و براي مقابله با خشونت راي دادند. يک جنبش زنان در ايران وجود دارد و کساني که در انتخابات شرکت کردند نمايان گر لايه هاي مختلف در جامعه ايران هستند. وقتي جامعه ايران را بشناسيم مي بينيم که جامعه اي مدرن است. حتي در دهات و نقاط دور افتاده از زنان با زبان و لهجه خود خواسته هاي مدرن را مي شنويد. من فکر مي کنم اين زنان در ايران حضور دارند و قبل از آن که مردان بخواهند مشروعيت قوانين را زير سوال ببرند آنها با شهامت اين کار را کرده اند و نمونه حجاب و مقاومت در برابر آن نمونه اي روشن است. او در پايان گفت: اين زنان که راي دادند بنيادگرا نيستند.

علی اشرف درویشیان، نویسنده و دبیر اول کانون نویسندگان ايران نيز در سخنانش با اشاره به سانسور گفت: در اين سال ها به دليل گسترش رسانه ها آخرين اخبار به سرعت مي رسد و حکومت هاي توتاليتر تمام توانشان را براي مقابله با آن به کار مي برند. توقيف مطبوعات، بستن سايت ها و روزنامه ها، زنداني کردن اکبر گنجي، جلوگيري از برگزاري مجمع کانون نويسندگان - که در هر 2 رژيم مشکل داشته – در همين جهت است.
او با اشاره به نويسندگاني که در راه آزادي بيان و مبارزه با سانسور کشته شدند، مي افزايد: ما از کودکي با سانسور روبرو هستيم، آموزش به گونه اي است که ما از ابتدا نبايد از برخي خطوط قرمز عبور کنيم بطوري که خودمان خودسانسوري مي کنيم و متوجه نيستيم. در روزگاران حافظ و مولوي سانسور پيش از نوشتن مطلب نبوده است و تنها پس از سينه به سينه گشتن، مطلب دچار مشکل مي شد ولي الان پيش از نگارش مطلب دچار سانسور هستيم. انجمن هاي محتلف درست شده اند ولي آنها يا خود سانسورچي اند يا به دنبال گرفتن امکانات بودجه اند و خبرنگاران فقط حق دارند با همين ها ديدار کنند. اين که در ايران اثري جهاني خلق نمي شود به دليل همين کنترل حکومت هاست. اين نويسنده سرشناس در پايان گفت: ممکن است بعد از انتخابات فشار بيشتر شود ولي بيش از اين 25 سال نخواهد شد، چون جهان عوض شده و مردم در مقابل بازگشت به گذشته مقاومت مي کنند. اين مقاومت گذشته را برگشت ناپذير کرده است.

در انتهاي اين جلسه فرصت به سیمین بهبهانی، نویسنده و برنده جایزه جهانی "کارل- ون- اوسیتزکی" در سال 1999 (به همراه خانم منیره برادران)، از مدافعین حقوق زنان در ایران رسيد که حضورش با تشويق همه حاضران همراه بود.
او در سخناني سليس، شيوا و پر احساس گفت: من به اينجا آمده ام به اين اميد که زبان هزاران مادري باشم که فرزندان شان اعدام شده يا در جنگ کشته شدند يا همسراني که شوهرانشان اعدام شده اند يا در حبس ها گرفتارند. آمده ام از تن فروشي و فقر و اعتياد ... ريا کاري سخن بگويم. نه، نه، نه آمده ام از حقوق بشر صحبت کنم. اعلاميه حقوق بشر آزادي عقيده و بيان انديشه را حق او مي داند و تسلط کسي را بر او نمي پذيرد. چگونه است که حکام مي کوشند به نام دين بي چون و چرا حکومت کنند. امروز در برخي اديان قصاص و تعزير و سنگسار و نفي بلد و چشم در آوردن معمول است که نه با حقوق بشر و نه دمکراسي سازگار نيست.
(در دنيا) زندان براي جداسازي مجرمان و مردم سالم و محل آموزش است و مجازات اعدام نيز مي رود که به فراموشی سپرده شود. در قانون اساسی کشور من، حکومت از جانب خدا تعيين شده، چنين حاکمي خود را قيم مردم مي داند آيا اين حاکم مي تواند طرفدار حقوق بشر باشد؟ اروپائيان از ميراث ارزشمند فلسفه قديم و جديد بهره مي برند. کشورهاي جهان سوم نيز داراي منابع طبيعي ارزشمند که خود نمي توانند از آن استفاده کنند. اگر حاکمان اين کشورها قصد واگذاري اين منابع را داشته باشند آيا شما به خود اجازه مي دهيد قرارداد هايي را امضا کنيد و منافع واقعي خود را فدا کنيد؟
امروز جهان خانواده بزرگي است ... شور بختي در هر کجا باشد مثل سونامي هجوم مي آورد و توسعه يافته و نيافته نمي شناسد.
او در پايان گفت: به اميد روزي که خرد بر جهل و آزادي به جاي خودکامي بنشيند و هيچ کس به عنوان مجرم سياسي زندان نباشد و هيچ کس به نام دين باروت به شکم نبندد. بشر سلاح اتمي را به جهنمي به دور از اين جهان بفرستد و انديشه را براي جايگزين ساختن انرژي هاي سالم بکار برد وگر نه براي دفن زباله هاي اتمي به جز شکم خود جايي نخواهيد داشت!

در ادامه اين کنفرانس، بعد از ظهر چهارشنبه ميزگرد دين و دولت به گردانندگي سيمون کاونی، گزارشگر حقوق بشر پارلمان اروپا در سال 2005 از "حزب مردم اروپا" – ايرلند.

در ابتداي جلسه وي از آرامش دوستدار خواست تا سخنان خود را طرح کند. دوستدار به بحث روشنگري پرداخت. وي در بخشي از سخنانش گفت طرف روشنگري ما، نه روحانيان اند و باصطلاح آن ها که نام مضحک ملي - مذهبي، را بر خود گذاشته اند. طرف روشنگري ما فرهنگ ماست. که ما را پديد آورده و همچنان پديد مي آورد و مي پروراند. به گونه اي که هر يک از ما، بدون آن، تهي و بي محتوي مي شويم. مشکلي که نهايتا مشکل ماست، مشکل جدايي دين و دولت نيست، مشکل ما مشکل جدايي خودمان از خودمان است! يعني از درونمان و از بيرونمان، از فرهنگ ديني مان. متن کامل سخنان دوستدار را از اينجا بخوانيد.


مهرداد درویش پور، جامعه شناس و استاد علوم اجتماعی دانشگاه استکهلم – سوئد، سخنران بعدي بود. درويش پور ابتدا با ابراز خشنودي از توجه به نيروهاي سکولار، به جاي نزديکي به اصلاح طلبان ديني، ابراز عقيده کرد که سکولارها نقش مهم تری در آينده خواهند داشت. او افزود: تضاد بين سنت و مدرنتيه تضاد غرب و شرق نيست، اين تضاد يک تضاد جهانی است. در غرب مدرنیته، و در شرق سنت در قدرت است. او معتقد است نیروهای مدرن چالشگر ايرانیان خارج از کشورند.
او در ادامه مي پرسد: اگر بپذیریم سکولاریسم پیش شرط گذار به مدرنیته است، چرا در جوامع اسلامی سکولاریسم نتوانسته به نهاد مسلط مبدل شود؟ او البته معتقد است که دين ستيزي نبايد مبناي گذار باشد و بايد راه ديگري پيدا کرد. درويش پور در پايان گفت: اگر خواستار این هستیم که دینداران از دین جدا شوند، هیج چيز بیش از یک جنبش لائيک و سکولار نمي تواند به آن کمک کند و اروپا باید از اين جنبش حمايت کند.

آخرين سخنران جلسه، امید نوری پور، عضو دفتر مرکزی حزب سبز آلمان، نيز ضمن توجه به نکات سخنرانان پيش از خود مواردي را در زمينه موضوع دين و دولت طرح کرد. او بر اساس مطالعات و يافته هايش معتقد بود که اکثریت مردم ايران ضد دین نیستند، ولی حکومت سکولار می خواهند.

آخرين ميزگرد کنفرانس ايران پس از انتخابات به آينده روابط ايران و اروپا مي پرداخت، هر چند برخي سخنرانان، همچون ديگر جلسات، موضوع انتخابات را دنبال کردند.

رابرت کوپر، مدير عامل مسائل خارجی و امور امنيتی شورای اتحاديه اروپا در آغاز گفت: اتحادیه اروپا به نتایج انتخابات ایران که منجر به پیروزی احمدی نژاد شده توجه دارد، انتخاباتي که با چالش های زیادي در داخل و خارج روبرو شده است و مشخصا به غير عادلانه بودن انتخابات اعتراض شده است. احمدي نژاد بايد به همه تعهدات گذشته پایبند باشد، از جمله موافقت نامه پاریس. ما آماده ایم همکاری سیاسی - اقتصادی را به شرط پاسخگويی ايران به مسئله اتمي، حقوق بشر، تروريسم و صلح خاورميانه ادامه دهيم. او اظهار داشت: همه از نتیجه انتخابات متعجب بودند و شاید باید توجه کنیم و ببینيم چه عاملي باعث آن بوده است. او معتقد است، احمدی نژاد به خاطر عدالت اجتماعی پيروز شد و نتيجه مي گيرد: پس باید مسائل اقتصادی مورد توجه قرار گیرند. او تصور مي کند اين انتخاب واکنشی نيز بوده است به انتقادات اروپايي ها. افزايش آراي احمدي نژاد البته ناشي از شبکه اي سازماندهي شده بوده و ممکن است در آرا دستکاري نيز شده باشد و اين مي تواند نحوه برگزاري انتخابات را زير سوال برد. قطعا اين انتخابات بر اساس آن چه ما در اروپا انجام مي دهيم، آزاد نبوده است و حتي وزارت کشور ايران هم به آن اشاره داشته است. با ملاحظه همه اين موارد، اين پيروزي آنقدر بوده که بايد واقعيت را پذيرفت. الان همه چيز در اختيار اصولگرايان است، در نتيجه اروپا براي پيشبرد 4 مورد فوق، با محيط پيچيده تري روبرو است.
او تاکيد کرد که ما حقوق بشر را کنار نمي گذاريم، بلکه مي خواهيم يک موافقت نامه محکم داشته باشيم و اين ها از يکديگر جدا ناشدني هستند. ما تجارت را جلو نمي بريم مگر بقيه موارد هم به جايي برسند. ما بايد صبر کنيم و بعدا احمدي نژاد را قضاوت کنيم براي همين نبايد بلافاصله تغيير موضع دهيم، بايد ببينيم امور چگونه جلو مي رود. او در خاتمه خاطر نشان کرد در مورد حقوق بشر شک داريم پيشرفتي حاصل شود، چون با دولتي روبرو خواهيم بود که علاقه اي به آن ندارد ولي بايد ادامه دهيم و اين موضوع را مسکوت نگذاريم. اينجا بحث اعتماد مطرح است و جامعه جهاني در حال حاضر به ايران اعتماد ندارد. بايد ببينيم دولت آينده چه مي کند.

فرح کريمي، نماينده پارلمان هلند به عنوان دومين سخنران اين جلسه گفت: در ایران خواستی برای تغییر و تحول وجود دارد و این انتخابات نشان می دهد محافظه کاران افراطی قدرت زیادی در دست گرفته اند. با وجود اين از موارد چهارگانه مورد توجه اروپا بيشتر توجه به بحران اتم است. اين به اين معني است که از وقتي اين مذاکرات اتمي آغاز شده ما بي توجه به حقوق بشر به اين باور رسيديم که مي توان با ايران معامله کرد تا از آن طريق در مورد اتم تاثير بگذاريم و به همين دليل از ايران زياد انتقاد نشد. ما زمان ریاست هلند بر اتحاديه اروپا، چيز زيادي کسب نکرديم و وضع حقوق بشر بدتر شده است. کريمي معتقد است تصميم بر تمرکز روی برنامه اتمي ايران راه حلي نيست براي حل مسئله اتمي.
وي افزود: اتحاديه اروپا مشکلش اين بود که بر روي رفسنجاني سرمايه گذاري کرده بود. به اين خيال که او مي تواند تندرو ها و بقيه را دور هم جمع کند و ما آسان تر مي توانيم با وي به نتيجه برسيم. اين اشتباه از آن جا شروع شده بود که ما از مسائل حقوق بشر چشم پوشی کردیم. این بد بود و کمک کرد مواضع ايران تثبیت شود. رهبر کشور و ديگر محافظه کاران آماده سازش و امتياز دهي در برنامه اتمي نيستند و فکر کنم اين انتخابات براي مشروعيت بخشيدن به اين موضوع بود.
فرح کريمي در ادامه مي گويد: باید یک استراتژی متحد در مورد حقوق بشر همچون اولویت برنامه اتمی وجود داشته باشد. آمريکايي ها به وضوح در مورد ايران سخن مي گويند ولي موضع اروپا از اين نظر مبهم بوده است. ما باید از گروه های ایراني، زنان و روزنامه نگاران با روش هايي چون تلويزيونی که در هلند می خواهیم راه اندازي کنیم حمایت کنیم. اين شبکه باید مستقل باشد و هیچ گروه سياسی نباید پشت آن قرار گيرد.

حسين درخشان، وبلاگ نويس سرشناس ايراني نيز در ادامه جلسه يادآور شد که احمدي نژاد نمي تواند نماينده مردم ايران باشد چرا که آراي وي کمتر از 10 درصد مردم بوده است و اين همان مقدار سنتي آراي محافظه کاران در ايران است. حکومت مي خواهد نشان دهد مردم ديدشان را عوض کرده اند، ولي در دور دوم با چهره سياسي و غير محبوبي مثل رفسنجاني روبرو بوديم که شايد هر کس ديگري مقابلش بود پيروز مي شد.
من سعي مي کنم علل اين اتفاق را با سه دليل توضيح دهم:
1. شکاف اجتماعي و اقتصادي در ايران به واسطه طرح هاي اقتصادي، اجتماعي هاشمي.
2. ماشين راي دهي که با آن 1 مليون راي را مثل روبات به صندوق مي ريزند و هميشه از آن استفاده مي کنند.
3. مشکل عمده سياسي ايران. يعني غير سياسي شدن جمعيت جوان ايران و عدم تحرک آنها.

درخشان با اشاره به نقش تلويزيون هاي ماهواره اي معتقد است به دليل ارزاني آن ها، اينک بسياري از طبقه متوسط تحت تاثير آن ها هستند. او اينترنت را نيز مؤثر مي داند و به نقش وبلاگ ها اشاره مي کند. او از سانسور و فيلترينگ نيز به عنوان موانع بر سر جريان اطلاع رساني ياد کرده و خواستار مقابله با آن شد. درخشان در پايان معتقد است بايد سيستم راي دهي خود را راه بيندازيم که مي تواند توسط شخصيت هاي حقوق بشري راه افتد. او نقش اروپا را در آموزش و انتقال تجربيات خصوصا در زمينه نهادهاي جامعه مدني مي داند.

يوسف مولايي، استاد حقوق بین الملل دانشگاه تهران و وکیل آقایان امیر انتظام، ناصر زرافشان و اکبر گنجی - ایران به عنوان آخرين سخنران، به پيچيدگي هاي ايران اشاره کرد و گفت: نتيجه انتخابات در بطن مناسبات پيچيده ايران بود و با تناسبات غربي نمي شود آن را بررسي کرد. ايران را با معيار هاي ايراني بايد بررسي کرد. مشکلي که من خودم به عنوان استاد دانشگاه و وکيل با آن روبرو هستم؛ عدم رسيدن ايران به حاکميت است. ما هميشه دولت داشتيم ولي حاکميت نداشتيم. بعد از انقلاب، فرانسوي ها از رعيت به شهروند تبديل شدند، بايد اين اتفاق در ايران بيفتد تا مردم ايران به مقام شهروندي ارتقا پيدا کنند. ما در اين زمينه خلاء تاريخي داريم و جامعه دچار برداشت هاي متفاوتي در اين زمينه است. تا زماني که به اين مسئله توجه نکنيم و به مبارزه براي دستيابي به حاکميت ملي توجه نکنيم تحليل مان کامل نخواهد بود. او افزود: اگر حاکميت قانون وجود نداشته باشه شهروند نمي تواند از حقوقش دفاع کند. چرا اين انتخابات اين نتيجه را مي دهد: اين انتخابات براي کساني غافلگيرکننده است که پيچيدگي آن را نمي دانند. در حالي که مسئله اساسي رخ نداده و اين حاکي از بحران اجتماعي است. ناشي از جامعه اي در حال زايمان؛ پوست اندازي و تحول. انقلاب ايران در خصوص برابری و عدالت اجتماعی و فساد اداری، مالی هنوز نتوانسته جامعه اي متوازن در زمینه اقتصادی بسازد. بسیاری زیر خط فقر هستند و کسانی هم ميلیاردر. اين ها در کنار هم علت اصلي اين عکس العمل است. با اين حساب جامعه ما انتخاب نکرده عکس العمل نشان داده است.


بعد از اتمام سخنراني ها مهرداد درویش پور، با توجه به وضعيت بحراني اکبر گنجي و زرافشان، قطعنامه کوتاهي را به نمايندگي از ديگر شرکت کنندگان (در پانل ها) خطاب به اتحاديه اروپا قرائت کرد که مورد تائيد رئيس جلسه خانم بير و حاضران در کنفرانس نيز قرار گرفت. اين قطعنامه اعضاي پارلمان اروپا، شورا و کميسيون اتحاديه اروپا را فرا مي خواند تا از نفوذ خود براي آزادي زندانيان سياسي در ايران و به ويژه ناصر زرافشان و اکبر گنجي استفاده کنند.

متن کامل قطعنامه را از اينجا بخوانيد.
در پايان هر بخش وقت زيادي نيز به حاضران داده شد تا سئوالات خود را با شرکت کنندگان در ميان گذارند. بسياري از ايرانيان، اروپا را در ارتباط با ايران توبيخ مي کردند و خواستار برخورد جدی تر با ايران بودند. آن ها معتقد بودند تنها راه سخن گفتن با ايران پافشاري بر مسئله حقوق بشر است.

اين کنفرانس در مجموع بسيار منظم برگزار شد. در کنار کنفرانس غرفه اي نيز براي عرضه کتب ايراني توسط انتشارات خاوران در نظر گرفته شده بود.

کنفرانس "ايران پس از انتخابات" در ساعت 18:30 به پايان رسيد.

خبرنامه گويا

June 30, 2005 05:36 PM






advertise at nourizadeh . com