September 28, 2007

یکهفته با خبر

Khayhan-Yek-Hafteh copy.jpg

نه هر که چهره برافروخت دلبری داند

سه ‌شنبه 18 تا جمعه 21 سپتامبر

حاجی واشنگتن در ینگه دنیا
پیشدرآمد: می ‌‌آید کوتاهتر از حقارت، با یک دهان پرگوی که از ادعا خالی نمی‌ شود. مثلاً پیرو اسلام ناب محمدی انقلابی است و ذوب شده در ولایت نایب مربوطه امام زمان علی ‌بن جواد الحسینی الخامنئی (مهر مقام معظم در مکتوبات عربیه) اما در ماه صیام دروغ می‌ گوید به بزرگی فریبش، در مقام دروغ، بزرگ است با آنکه کوتاهترین کوتوله سیاسی در تاریخ ما است. محمود آرادانی احمدی‌ نژاد البته بر آن بود که سری به Ground Zero بزند. آنجا که جنون و جهل و تعصب جان و جهان هزاران انسان را خاکستر کرد.

می‌خواست دهان پرگوی بگشاید و برای آدمهای پیرو مکتب دائی جان ناپلئون در این سوی عالم و دو تا نصفی خاخام نکبت زده که پشت به دین موسی کرده‌اند و روزی پیشانی سیدعلی آقا را می‌بوسند و روز دیگر با خاتمی مصافحه می‌کنند و از دو سال پیش هم عاشق دلخسته احمدی نژاد شده‌اند خوش رقصی کند که بله، انفجار کار عموسام بوده و امنیت‌خانه ولی فقیه ما پس از تحقیق کافی و وافی با کمک برادر حسین بازجوی شریعتمداری که تصویرش را در بلاد فرنگ صحیفه‌های معتبره چاپ زده‌اند، به این نتیجه رسیده که فاجعه 11 سپتامبر کار خود شیطان بزرگ بوده است. شهردار نیویورک البته رویای تحفه آرادانی را به کابوس بدل کرد. با این حال دیدار از دانشگاه کلمبیا به قوت خود باقی است که من شرحش را هفته آینده خواهم آورد. چون می‌روم تا در برابر ادعاهای غلام جان نثار حضرت ولایت مرتبت، اندکی از شرح درد خانه پدری بازگویم و در این سوی عالم یادآور شوم این محمودک کیست و از ایازش آقا مجتبی بگویم. چنین است که کل مطالب این هفته را گذاشته‌ام برای ادامه گزارش ویژه از حوزه علمیه، جائی که امروز هم پایگاه فتنه و توطئه و تباهی است و هم هنوز در گوشه و کنارش بانگ جانان به گوش می‌رسد که غمگنانه از دردهای مردمان متدین زمزمه می‌کنند.
در شماره گذشته ضمن اشاره به طلاب خارجی حوزه از نحوه ورود و اقامت آنها گفتم، اینک به نوع تدریس و نظام آموزشی برای این طلاب و مدارسی که آنها در آن دوران طلبگی را می‌گذرانند می‌پردازم.

شنبه 22 تا دوشنبه 24 سپتامبر
انواع دروس و نحوه تدریس برای طلاب خارجی
طلاب مبتدی و مجرد اکثرا تحت ضوابط مدرسه‌ای درس می‌خوانند. این طلاب در چند مدرسه مخصوص طلاب خارجی در حوزه قم به درس خواندن اشتغال دارند مانند مدرسه موسوم به «مدرسه مبارکه امام خمینی» در بلوار 15 خرداد قم در میدان جهاد که بسیار نوساز و بزرگ و معظم و مجهز است. در این مدرسه که بعد از این در مورد آن به طور مشروح خواهم گفت، طلاب خارجی تاریخ، جغرافیا، تفسیر، کلام، حقوق و دیگر دروس را خوانده و مدرک با امضای وزارت علوم و فناوری اخذ می‌کنند. اخیراً از منبعی موثق شنیدم که هفتاد درصد بودجه آن را نیز وزارت علوم می‌دهد. در مواردی نیز طلاب خارجی به صورت آزاد درس می‌خوانند و یا از طریق کار آزاد امرار معاش می‌کنند، یا کار در مؤسسات و یا به صورت شخصی و...
بسیاری از طلاب عراقی و سعودی و کویتی در این دسته قرار دارند و برخی از آنان نیز بدون اخذ جواز اقامت در ایران ساکن هستند ولذا قانوناً باید هرچند ماه یک بار خارج شده و باز گردند. این دسته از طلاب اگرچه دارای گرایش‌های مختلفی می‌توانند باشند ولی اکثراً مستقل بوده و پیرامون مراجع یا موسسات و یا اشخاص مستقل هستند مانند افرادی که با بیوت مرحوم سید محمد روحانی، سید محمد شیرازی، وحید خراسانی، شیخ فاضل مالکی، سید کاظم حائری و یا در درجات پایین‌تر ارتباط دارند.
طلاب دسته دوم براساس شیوه مرسوم حوزه پس از مدتی درس خواندن، خود آغاز به درس گفتن از مقدمات می‌کنند و این شیوه را اکثراً تا وقتی که در ایران هستند ادامه می‌دهند.
طلاب مدرسه‌ای نیز بعضاً در دروس عمومی شرکت می‌کنند ولی مکلف به گذرانیدن دروس حوزوی مطابق مدرسه متبوعه خود هستند در حالی که طلاب دسته دوم کاملا آزاد می‌باشند و از همین رو کسانی که شهریه نمی‌گیرند از دادن امتحانات مختلف نیز فارغ هستند در حالی که طلاب مدارس موظف به دادن امتحان هستند.
طلاب خارجی دسته دوم اکثراً در رابطه مریدی و مرادی و آوردن وجوهات نیز دخالت دارند و بسیاری از آنان در تبادل ارزهای عربی و خارجی دخالت دارند. بعضی از طلاب افغانی و پاکستانی به قاچاق انسان و مواد مخدر نیز اشتغال دارند.
در بین طلاب خارجی دسته دوم بی‌بندوباری‌های جنسی نیز مشاهده می‌شود که یا در ارتباط با هموطنان خود یا با ایرانی‌ها می‌باشد.

ارتباط طلاب خارجی با مراجع
طلاب خارجی مدارس ارتباط کمتری با منازل و دفاتر مراجع آزاد و غیرآزاد دارند. آنان در کنترل بخش خارجی حوزه علمیه که زیر نظر آقای خامنه‌ای است، قرار دارند.
طلاب آزاد اعم از عراقی و پاکستانی و خلیجی با دفاتر مراجع رفت و آمد دارند و بیشتر این رفت و آمد با دفتر آقای سیستانی است و طلاب سعودی و خلیج فارس با دفاتر آقایان تبریزی و وحید خراسانی و سید محمد روحانی و شیرازی رفت و آمد دارند.
این رفت و آمدها تا حدودی در رابطه با مرید و مرادی و استاد و شاگردی است اما در رابطه با پاکستانی‌ها و افغانی‌ها گاهی نیز به جهت کلاشی است. برخی طلاب آذربایجانی و ترکیه‌ای نیز با دفاتر این مراجع رفت و آمد دارند. در میان طلاب کشور آذربایجان و ترکیه فاضل لنکرانی فعالیت‌هایی داشت. در آذربایجان و ترکیه مرحوم سید محمد روحانی ارتباط خوبی داشت و تقریباً آنجا تحت نظر و نفوذ ایشان بود که توسط آقای علوی بروجردی اداره می‌شد و مدرسه‌ای نیز وجود داشت که خامنه‌ای نفوذی در آن نداشت. با فوت آقای روحانی، نفوذ دفتر آقای سیستانی به واسطه آقای سید جواد شهرستانی زیاد شده است.
طلاب کشورهای حاشیه خلیج فارس که با انقلاب میانه خوبی ندارند و مخالف خمینی یا خامنه‌ای هستند در رفت و آمد با تضییقات مواجه هستند و اکثر آنان با عنوان زیارت امام رضا به ایران می‌آیند و مخفیانه بدون لباس روحانی به قم رفت و آمد می‌کنند و به صورت خصوصی با مراجع مخالف و روحانیان سرشناس مخالف رفت و آمد دارند. سهم آقای منتظری در این میان ناچیز است. ولی آقای منتظری با طلاب آمریکای جنوبی روابطی دارد. طلاب آزاد لبنانی نیز با مراجع مستقل رفت و آمد دارند ولی این رفت و آمدها گاهی محرمانه و خصوصی است.
طلاب کویتی که با آقای سید محمد روحانی مراوده داشتند، پس از فوت آن مرحوم با سید مهدی روحانی و شیخ محمدرضا جعفری گیلانی نزدیک شدند و این هر دو در مخالفت چیزی را مخفی نمی‌کنند خصوصاً آقای شیخ محمد رضا جعفری که شاگرد مرحوم آقای خوئی و روحانی می‌باشد و مردی با فضل و کمال است. ایشان ساکن تهران و از محفل خوبی نیز برخوردار بود و پس از فوت برادر بافضلش ـ یعنی آقای شیخ صادق جعفری که از مخالفین برجسته و سرشناس بود ـ و آقای سید محمد روحانی به قم عزیمت کرده و فقط هفته‌ای دو روز به تدریس در تهران برای تحصیل کردگان جدید و قدیم اشتغال دارد. جعفری مسلط به مسائل کلامی و تاریخ اسلام و حدیث بوده و بسیار اهل مطالعه است.

مدارس و مدیریت بر آن
به طور کلی سه نوع نظارت بر مدارس طلاب قم وجود دارد:
الف ـ مدارس طلاب ایرانی که زیر نظر شورای مدیریت حوزه اداره می‌شود و کاملا در اختیار آنان است. هزینه‌ها را پرداخت می‌کنند و طلبه می‌پذیرند و مسأله معافی و اجازه خروج از کشور و اعزام به تبلیغ و غیرذلک دست آنان است. در این مدارس، از طلبه امتحان می‌گیرند و با ادامه تحصیل او موافقت می‌کنند. به دانشگاهها اعزام می‌کنند (از طریق دفتر اعزام به دانشگاهها)، برنامه درسی تعیین می‌کنند و به صورت حداکثری دخالت دارند و در بعضی از موارد مسائل و تصمیم‌گیری به عهده مدرسه گذاشته شده است. مدرسه فیضیه، خان، معصومیه، رضویه، حقانی، مرعشی نجفی، مدرسه ناصرمکارم شیرازی و... به این گونه اداره می‌شود.
ب ـ مدارس طلاب ایرانی که استقلال دارند ولی در بسیاری از موارد باید با شورای مدیریت هماهنگ باشند، باید طلبه‌های موجود خود را به شورا معرفی کنند. موضوع معافی از طریق شورا حل می‌شود. خروج از کشور نیز تابع ضوابطی خاص است ولی در مواردی نیز استقلال دارند مانند گرفتن استاد و حضور و غیاب و از این گونه موارد. مدارس مربوط به آقای خوئی (مدینه العلم)، مدرسه آقای وحید خراسانی و شیرازی و گلپایگانی این گونه است. یعنی مقداری استقلال برای متولیان مدرسه گذارده‌اند. مدارسی که ارتباط نزدیک با این دسته از مدارس دارند نیز چنین‌اند. مانند: مدرسه امام مهدی که به وسیله سید محمدعلی ابطحی و سید باقر ابطحی تأسیس شده یا مدرسه شیخ غیوری.
ج ـ مدارس خارجی‌ها بر دو دسته‌اند:
مدارسی که به وسیله حوزه (شورای مدیریت) تأسیس شده ولی بعداً کاملاً زیر نظر رهبر قرار گرفته است و وضعیت خاصی در اداره شدن دارد. مثل مدارس امام خمینی و حجتیه.
مدارسی که توسط خود خارجی‌ها تأسیس شده مثل مدرسه بحرینی‌ها و سعودی‌ها و خلیجی‌ها و عراقی‌ها که خود بر چند دسته‌اند. مثلاً حائری مدرسه‌ای دارد، شیخ فاضل مالکی مدرسه دارد و... این مدارس بعضی استقلال بیشتر و بعضی استقلال کمتری دارند. مدرسه‌ای که متولی خاص و شاخص دارد از استقلال بیشتری برخوردار است وگرنه بیشتر تحت نظارت حوزه قرار دارد.
طلاب بعضی از مدارس بایستی حتماً تحت برنامه مدرسه کار کنند و حق خواندن درس در خارج از مدرسه را ندارند و بالعکس برای طلاب برخی مدارس این امکان وجود دارد که از اساتید خارج از مدرسه یا عمومی‌تر هم استفاده کنند. البته هرچه تحصیل از مقدمات به درس خارج نزدیکتر می‌شود آزادی طلبه نیز بیشتر می‌شود و شورای مدیریت حوزه کمتر می‌تواند اراده خود را بر طلبه تحمیل کند. خصوصاً طلابی که از خانواده روحانی و صاحب نام هستند.
شورای مدیریت حوزه مسائل رفاهی و تسهیلات روحانیون را زیر نظر دارد.
در اینجا ذکر این نکته نیز لازم است که در حوزه قم طلاب عراقی (و کلا کشورهای عرب زبان) از آزادی بیشتری برخوردار و بعد از آنان افغانی‌ها از این آزادی برخوردارند و این نیز به علت مهاجرت‌های اوایل انقلاب می‌باشد.

مدارس طلاب خارجی
به طور کلی و پس از مهاجرت عمده طلاب حوزه علمیه نجف، بسیاری از این طلاب به شهرستانهای خود در ایران رفتند و به مسائل آخوندی مانند مسجد و روضه پرداختند و بعضی از آنان نیز که از موقعیت بهتری برخوردار بودند و یا علاقه بیشتری به طلبگی داشتند به درس و بحث مشغول شدند که این کار عموماً در مراکز استانها و شهرستانهای بزرگ انجام شد.
مثلاً در اصفهان مرحوم آقای صافی که از فضلای نجف بود به درس و بحث مشغول گردیده و هم‌زمان امام راتب مسجد جامع (جمعه) اصفهان بود و این افراد و خصوصاً کسانی که از شاگردان مرحوم آقای خوئی بودند به طلبگی غیرسیاسی خود ادامه دادند و با دستگاه نیز همکاری نداشتند. این گروه از طلاب حلقه‌هائی برای خود داشتند و وضعیت طلبگی نجف را برای خود حفظ کردند...
بسیاری از طلاب ایرانی مهاجرت نموده از عراق نیز در قم سکونت یافته و برای خود حلقه یا حلقه‌هایی داشتند و از داشتن مراکز خاصی محروم بوده و در منازل مراجع یا فضلاء نجفی گرد می‌آمدند.
برخی نیز در قم به کارهای اجتماعی تمایل نشان داده و هم اینان بودند که پس از انقلاب نیز بعضاً به انقلاب پیوستند مانند شیخ محمدعلی تسخیری، شیخ سعید نعمانی، شیخ علی برهان، شیخ محمود صدیقی، سید حسن هاشمی گلپایگانی، شیخ محمود قوچانی، سید مرتضی حکمی، شیخ عباس کاظمینی و امثالهم که بعضاً در دارالتبلیغ مرحوم شریعتمداری مشغول به کار شده و سپس به آقای شریعتمداری پشت کرده و به دستگاه خمینی پیوستند و برخی نیز مستقل بودند و انقلابی شدند مانند سید کاظم حائری معروف.
با اجتماع نجفی‌ها در حسینیه‌های خود یا پیرامون بزرگانی مانند مرحوم سید محمد روحانی و تبریزی، حلقه‌هائی از درس و بحث شکل گرفت و اینان تأثیر بسیاری بر حوزه قم گذاردند و هم اکنون نیز این تأثیر وجود داشته و تحول و ارتقاء علمی حوزه قم نیز مرهون حرکت این طلاب است.
طلاب کربلا نیز با شیوه خاص طلبگی و فکری و روش خود، پس از آمدن مرحوم سید محمد شیرازی به قم، به گرد او حلقه زده و اینان نیز برای خود حلقه‌ای را به وجود آوردند که از لحاظ علمی، به نجفی‌ها نمی‌رسید ولی تأثیر خود بر شهرستانها را در جای خود داشته‌اند.
این طلاب کار سیاسی خود را نیز در محور سید حسن شیرازی و سید محمد شیرازی و اکنون نیز سید صادق شیرازی داشته و برخی از آنان نیز که ناچیز هستند وارد حلقه فکری مدرسی‌ها شدند و جمعی نیز راه استقلال را در پیش گرفته و به زندگی و کار خود مشغول شدند و اکثرا اینان با روشهای خمینی میانه‌ای نداشته و برخی نیز با آن مخالفت کرده و بعدها این مخالفت‌ها گسترده شد.
طلاب پیرامون مرحوم تبریزی و وحید خراسانی نیز بیشتر به دنبال کارهای عقایدی در رابطه با عقاید امامیه هستند و به استانها و شهرهای سنی‌نشین رفته و تلاش دارند که از رواج وهابیت جلوگیری کنند.
جالب است بدانید که حکومت مرکزی بر این طلاب سختگیری می‌کند و دوستی که در آن خطه ـ زاهدان، خاش، ایرانشهر، کنگان و... ـ فعال است می‌گفت: ادارات و نهادها و خصوصاً سپاه وقتی می‌فهمند از طرف تبریزی یا وحید هستیم سختگیری می‌کنند و لذا ـ برای من تعریف می‌کرد ـ کانالی هم به صافی گلپایگانی زده‌ایم تا راحت‌تر باشیم و در آنجا نام صافی را هم می‌آوریم و ملایم‌تر برخورد می‌کنند...
البته این طلاب از دفاتر دیگری مانند سیستانی، روحانی و غیره کمک مادی هم دریافت می‌کنند و در راه ساختن مدرسه ـ غیرطلبگی ـ و درمانگاه به کار می‌برند یا برای ساخت و تجهیز کتابخانه فعالیت می‌کنند.
تمامی این طیف‌ها با گرایشات خود مدارسی دارند که برای طلاب ایرانی است و بعضاً طلابی خارجی نیز در آن سکونت داشته و بهره می‌برند.

مدارس طلاب خارجی غیر از قم
تا آن جا که اطلاع دارم دو مدرسه برای طلبه خارجی در نجف‌آباد اصفهان و تهران وجود دارد. دوستی برایم نوشته:
روزی با یک جوان آمریکائی برخورد کردم ـ حدود 18 سال سن داشت ـ که از مسیحیت بریده بود و به ایران آمده بود. می‌گفت که از مادر ایتالیائی و پدر آمریکائی زاده شده و مسلمان است و هنگامی که دیدم فارسی را خوب صحبت می‌کند علت را جویا شدم. گفت مدت دو سال است در مدرسه‌ای مخصوص طلاب خارجی در نجف آباد اصفهان فارسی را همراه مقدماتی در مورد اسلام فرا گرفته است.
در تهران نیز شنیده‌ام که مدرسه‌ای با کارکرد مشابه وجود دارد.

مدارس مهم قم (مخصوص ایرانی‌ها)
مدرسه فیضیه
در مورد این مدرسه توضیحی لازم نیست و فقط اینکه محل ثقل طلاب سیاسی خارجی و ایرانی قم است. هنگام نماز جماعت و خصوصاً شبها طلابی را می‌بینی که اسلحه به کمر بسته‌اند. همیشه در آنجا اطلاعیه‌ها و نشریاتی از جناح راست و راست تندرو مشاهده می‌شود و بعضی طلاب چپ نیز وجود دارند. پشت مدرسه فیضیه که به رودخانه راه دارد و اکنون خیابانی به نام خیابان ساحلی کنار آن کشیده‌اند که از مدرسه دارالشفاء تا درب مسجد اعظم ادامه دارد ـ اخیراً آن قسمت را توسعه داده‌اند و شبستان مسجد اعظم را به مسجد بالاسر وصل کرده‌اند و درب جدیدی هم از خیابان ساحلی به مسجد اعظم کشیده‌اند و شبستان بسیار بزرگی نیز در امتداد مسجد اعظم ساخته و آن را مسجد امام خمینی نام نهاده‌اند که به این ترتیب خیابان موزه داخل این مسجد افتاده و بسیاری از صاحبان مغازه‌ها که مغازه‌هایشان به زور گرفته شده اعلام کرده‌اند که آن محل غصبی است ـ مرکز شورای مدیریت حوزه علمیه قم در این خیابان است که اداره عریض و طویل و بزرگی است و کلیه امور اداری و رفاهی و حوزه‌ای را به عهده دارد.

مدرسه دارالشفاء
مدرسه دارالشفاء در کنار مدرسه فیضیه قرار دارد با سالنهای بسیار مجهز و بزرگ که قسمتی از آن نیز تحت تصرف شورای مدیریت حوزه است. شهریه طلاب غالباً به صورت کامپیوتری و با کارتهای شهریه در این مدرسه توزیع می‌گردد. این مدرسه نیز مرکزی سیاسی است و همیشه روزنامه‌ها و مجلات خاصی در آن توزیع می‌شود. مدرسه فیضیه و دارالشفاء همیشه به وسیله افراد مصلح سپاه محافظت می‌شود. در طرح توسعه این مدرسه، مقادیری منزل و مغازه خریداری شد که در زمان آقای منتظری و به نام او بوده و بعد تصرف شده و منتظری در خاطراتش در این مورد توضیحاتی داده است.

مدرسه معصومیه
این مدرسه در خیابان بلوار امین قرار دارد و زمین آن از آستانه بوده و خانه یا دفتر مرحوم تولیت در آنجا قرار داشته است. مدرسه معصومیه از مهمترین مدارس طلبگی دولتی است که بسیار وسیع و زیبا در دو طبقه و یک زیرزمین می‌باشد. طلاب این مدرسه از ابتدا تحصیل را شروع کرده و سطح را در آن به صورت کلاسیک می‌گذرانند. طلاب مدرسه معصومیه به جهت موضع‌گیری‌ها و درگیری‌های سیاسی و حمله به اجتماعات از معروفیت خاصی برخوردارند و جزو مدارس تندروها محسوب می‌شود و همیشه برنامه‌هایی دارند. در این مدرسه حمامی بزرگ و مجهز (با قسمت نوره کشی) و آمفی تأتر وجود دارد. قبلاً شنیده بودم که در آن کلاس شطرنج و موسیقی نیز وجود دارد. برای طلاب مدرسه آشپزخانه و غذاخوری و حیاط گلکاری شده زیبائی ایجاد کرده‌اند.
زمانی معلوم شد که بعضی طلاب جوان پسری زیبا را از شهرستان به مدرسه آورده و مدت سه ماه حجره به حجره او را به هم پاس می‌داده‌اند. این ماجرا آبروریزی زیادی همراه داشت.
مصباح یزدی نفوذ بسزایی در این مدرسه و طلاب آن دارد.
پشت مدرسه و در امتداد خیابان جدیدالاحداث جمهوری مرکز بسیار وسیع و مجهزی وجود دارد که خود دارای حکایتی است.
معروف بود که این محل را برای اسکان و حضور خامنه‌ای ساخته‌اند. مکانی بسیار زیبا و بزرگ و گران‌قیمت با آینه‌کاری‌های مفصل و بدیع. ولی خامنه‌ای به آنجا نیامد و معروف شد که این جا را برای میهمانان خارجی ساخته‌اند. زمینهای پیرامون این محل را به طلاب داده و با بورس‌بازی و احداث فوری یک بلوار وسیع در کنار آن، زمین‌های مزبور قیمت بسیار گزافی پیدا کرده و منبع درآمد و ثروت زیادی شد. محل مذکور بعداً به تصرف آقای مصباح یزدی درآمد و امروز تحت حفاظت مسلحانه شبانه‌روزی است...

September 28, 2007 02:07 PM






advertise at nourizadeh . com