March 12, 2009

سايت گذار...

ایران و آمریکا: رابطه آری یا نه؟

Iran_USA_657.jpg

نظرخواهی گذار از کارشناسان درباره‌ گفت‌وگوی احتمالی دولت ایران و آمریکا و انتخابات ریاست جمهوری ایران

اشاره: چندی پيش در لندن نشستی با عنوان «جايگزين دموکراتيک» (Democratic Alternative )برگزار شد. در اين سمينار يک روزه، در هتل کنزيگتون لندن، سخنرانان به بررسی موانع حاضر بر سر راه تحقق دموکراسی در ايران پرداختند و به چشم انداز سی‌سال آينده‌ی ايران نگاهی از سر تامل انداختند. در اين نشست که به منظور رايزنی و به هدف گفت‌و‌گو ميان گروه‌های دموکراسی‌خواه برگزار می‌شد، تنی چند از اصحاب مطبوعات و فعالان سياسی و دانشجويان حضور داشتند، تا هر يک، به زعم خويش، دشواری‌های برقراری دموکراسی را در ايران امروز برشمارند. شاهزاده پيشين ايران، رضا پهلوی نيز ميهمان ويژه‌ی اين برنامه بود که خود را از پاريس به لندن رسانده بود تا برای لحظاتی کوتاه به بيان ديدگاه‌های خود در رابطه با مسایل امروز ايران بپردازد. .
در حاشيه‌ی اين نشست دکتر رضا تقی‌زاده (استاد علوم سياسی دانشگاه‌های اسکاتلند)، دکتر علی رضا نوری‌زاده (روزنامه‌نگار و تحليل‌گر سياسي)، شهران طبری (عضو شورای شهر وست مينستر، فعال سياسی و خبرنگار)، و پرويز دستمالچی (نويسنده و فعال سياسی) ميهمانان برنامه‌ی «جايگزين دموکراتيک»، به پرسش عملی بودن برقراری رابطه‌ی احتمالی ايران و آمريکا و تاثيرات اين رابطه بر انتخابات آتی رياست جمهوری در ايران پاسخ دادند. ...

Mar11Taghizadeh.jpg

رضا تقی‌زاده که سال‌هاست به تدريس علوم سياسی در دانشگاه‌های اسکاتلند و قلم‌زنی در نشريات فارسی و انگليسی مشغول است، درباره‌ی برقراری رابطه‌ی سياسی ايران و آمريکا و زمان آغاز اين رابطه‌ی احتمالی گفت:
"اگر دولت اوباما به اين نتيجه برسد که دارد زمان را از دست می دهد و متقاعد شود که بايد با ايران وارد گفت‌و‌گو شود، آغازشدن اين گفت‌وگوها در زمان دولت حاکم در ايران به نوعی حمايت از دولت اقای احمدی‌نژاد است. مذاکره با دولت احمدی‌نژاد، شانس مذاکره را با نيروهايی از ميان می‌برد که ميانه‌روی را روش بهتری برای عادی کردن روابط با آمريکا می‌دانند. به همين علت است که- به اعتقاد من - آمریکایی‌ها تا الان برای آغاز گفت‌وگوی جدی با ايران تعلل نشان داده‌اند و بعيد می‌‌دانم که در آينده‌ی نزديک هم گفت‌و‌گوها در سطوح بالا آغاز شود. به علت اهميت زياد رابطه با ايران برای آمريکايی‌ها (برای نظم دادن به چالش‌های جهانی)، آن‌ها نمی‌تواند مذاکرات را برای طولانی مدت به تعويق بياندازند. ايران درگير مسایل بسياری است که همگی آن‌ها تاثيرگذارند؛ از جمله مسايل اتمی؛ جنگ ناتو، صلح عراق و سازش اعراب و اسراييل. در تمامی اين مسایل واقعاً مهم، ايران نقشی فعال دارد (حالا چه مثبت چه منفی ) و نمی‌‌توان تمامی اين مسایل را تنها به اين دليل که آغاز اين گفت‌وگوها در حکم ريختن آب به آسياب آقای احمدی‌نژاد است، برای چند ماه به تاخير انداخت. بنابراين، من احساس می کنم که به زودی اين گفت‌وگوها در سطح کارشناسی آغاز خواهد شد و بخشی از آن هم همين الان آغاز شده است. اما به نظر من در موقعيت کنونی حتی ملاقات در سطح دو وزير خارجه هم به زودی رخ نخواهد داد و اگر هم واقع شود تنها جنبه‌ی تشريفاتی خواهد داشت و در آن هر دو سو بيشتر به معرفی نکات منفی رابطه خواهند پرداخت تا نکات مثبتی که آنها را به مقصدی رهنمون کند."

Mar11ShahranTabari.jpg

شهران طبری، از جمله فعالان سياسی ايرانی مقیم خارج از کشور است که توانسته است وارد عرصه‌ی سياست در جامعه‌ی ميزبان خود شود و به اعضای شورای شهر وست مينستر در بريتانيا بپيوندد. وی که سال‌هاست به عنوان خبرنگار با «راديو فردا» همکاری می‌‌کند، ارتباط ايران و آمريکا را خوش‌آيند و ميمون دانست و افزود:
"به اعتقاد من برقراری ارتباط مجدد ميان ايران و ايالات متحده‌ی آمريکا اتفاقی خوش‌آيند است. بر خلاف بسياری از کارشناسان، هرگز بر اين عقيده نيستم که برقراری اين ارتباط به نوعی تاييد سيستم حاکم ايران از سوی دولت آمريکا باشد و اين ارتباط را گامی در جهت استحکام بيشتر دولت حاکم در ايران نمی‌دانم. اگر به تاريخ نگاهی بياندازيم، متوجه خواهيم شد که آغاز ارتباط غرب با شوروی در واقع به گونه‌ای نقطه‌ی شروع ورود «آگاهی» به اين کشور بود و از آن زمان به بعد بود که مردم به سوی آزادی اجتماعی گام برداشتند. البته منظور من اين نيست که تنها دليل ايجاد تحول در شوروی ارتباط با غرب بوده است، من تنها می‌خواهم اشاره کنم که اين ارتباط يکی از پارامترهای مهم در کنار ديگر عوامل تغييردهنده بوده است. به گمان من، اگر رابطه‌ی ايران و امريکا هم روزی برقرار شود، هرگز مساله حقوق بشر از ميان نخواهد رفت. اين موضوع خواست اصلی مردم ايران است و نه تنها در هيچ شرايطی منتفی نخواهد شد، که پس از ايجاد اين رابطه شدت بيشتری هم خواهد گرفت.
همچنین، در رابطه با ميزان احتمال به وقوع پيوستن اين رابطه هم بايد بگويم که من شش ماه پس از انقلاب ايران تصميم گرفتم که ديگر مسایل ايران را پيش‌بينی نکنم. در واقع شرايط تاريخی و اجتماعی ايران به گونه‌ای است که تا حدود زيادی کار پيش‌بينی را دشوار می‌‌کند. البته در اين ميان، علاوه بر شرايط بسيار پيچيده‌ی اجتماعی و تاريخی، نقصان داده‌های آماری هم عامل مهم ديگر است که پيش‌بينی را دشوارتر می‌کند. مسلم است که در چارچوب جمهوری اسلامی حکومت آقای احمدی‌‌نژاد هرگز مورد قبول مردم ايران نيست و شکست سياست‌های اقتصادی اين دولت مشکلات عمده‌ای برای مردم ايجاد کرده و اين مشکلات موجبات نگرانی‌های رهبری را هم فراهم آورده است. با توجه به شنيده‌هايم و گفت‌وگو با دوستانی که در ايران زندگی می‌‌کنند، به گمان من اکثريت مردم خواهان حضور فرد ديگری در رأس قوه‌ی مجريه‌ی ايران هستند؛ فردی مثل خاتمی يا کروبی. در يک جمع‌بندی کلی به عقيده‌ی من، رابطه‌ی احتمالی ايران و آمريکا تاثير چندانی بر انتخابات آتی رياست جمهوری ايران نخواهد داشت."

Mar11Nourizadeh.jpg

علی ‌رضا نوری‌زاده، نويسنده و روزنامه‌نگار که برای روزنامه‌های عربی و فارسی ‌زبان تحليل سياسی می‌نويسد، در برنامه‌ی «جايگزين دموکراتيک» نيز جزو سخنرانان بود. وی رابطه‌ی ايران و آمريکا را در شرايط حاضر غيرممکن خواند و گفت:
"تا زمانی که آقای خامنه‌ای بر راس حکومت ايران نشسته، بين ايران و آمريکا روابط به صورت واقعی و کامل برقرار نخواهد شد. به عبارت ديگر مشاهده‌ی سفارت آمريکا در تهران به همان صورتی که در قبل از انقلاب وجود داشت، غير ممکن است؛ حتی در مورد دفتر حفاظت منافع هم، گمان می‌‌کنم آقای خامنه‌ای تنها در صورتی به اين قضيه تن خواهد داد که در پسامدش خطری برای جمهوری اسلامی به وجود نيايد. وی بر اين باور است که با ورود آمريکايی‌ها به ايران، بايد چمدان‌هايش را ببندد و برود. دليل اين گمان غلط هم انقلاب‌های مخملی اروپای شرقی است. در عين حال، آقای خامنه‌ای اين هوش را دارد که دشمنی آمريکا را تبديل به بی‌‌طرفی کند. اما به عقيده‌ی من آمریکایی‌ها با سی‌سال تجربه، تن به اين بازی نخواهند داد. به همين دليل است که برای مذاکره با ايران حاضر به دادن امتياز تبليغاتی به دولت احمدی‌نژاد نخواهند شد. به گمان من، آمريکايی‌ها برای برقراری اين ارتباط، تا انتخابات رياست جمهوری ايران صبر خواهند کرد و پس از آن اگر دولت روی کار آمده در ايران اهل مذاکره باشد، با ايرانی‌‌ها به مذاکره خواهند نشست و در غير اين صورت سعی خواهند کرد تا دايره‌ی تحريم‌ها را افزايش دهند.
افزون بر این‌ها، پيش از انتخابات آمريکا، آقای «دنيس رايس» که در روند پيشرفت پرونده‌ی ايران نقش مستقيم دارد، در مقاله‌ای نوشت که با جلوگيری از فروش بنزين به ايران رژيم جمهوری اسلامی به زانو خواهد افتاد و اين شخص امروز در دولت آمريکا جايگاه ويژه‌ای دارد. برخلاف توهمی که در تهران به وجود آمده، دولت آقای اوباما مهربان‌تر از دولت آقای بوش نخواهد بود؛ بلکه شايد گاهی تندتر از دولت بوش هم عمل کند. در زمان دولت بوش، آمریکایی‌ها حاضر بودند پس از تعليق غنی‌سازی پای ميز مذاکره با همتايان ايرانی‌‌شان بنشينند، اما حالا علاوه بر تعليق غنی‌‌سازی دو مساله‌ی مهم ديگر نيز مد نظر دولت آمريکاست: مشکلات بنيادين حقوق بشری در ايران و دخالت‌های ايران در عراق و افغانستان. من بر اين اعتقادم که مشکلات حقوق بشری پاشنه‌ی آشيل حکومت ايران است و آقای اوباما تا حل نشدن اين مشکلات حاضر به مذاکره با ايران نخواهد شد."

Mar11ParvizDasmalchi.jpg

پرويز دستمالچی، نويسنده و مترجم پرکار ايرانی که سال‌ها پيش اسناد دادگاه ميکونوس را به انتشار رساند نيز از جمله سخنرانان این برنامه بود. آقای دستمالچی که به تازگی کتاب «دموکراسی پارلمانی ليبرال» را در آلمان به چاپ رسانده، رابطه‌ی ايران و آمريکا را غيرعملی خواند و سيستم توتاليتر ايران را محتاج يک دشمن خارجی دانست. وی برقراری اين رابطه را به سود دولت احمدی‌نژاد دانست و چنين گفت:
"به گمان من اين ارتباط با حضور اين دولت عملی نخواهد شد. ولی اگر بر فرض محال اين اتفاق در اين چند ماه باقی مانده به وقوع بپيوندد و از ميزان تنش‌ها کاسته شود، اين آرامش ايجاد شده فرصت مناسبی برای آقای احمدی‌‌نژاد فراهم خواهد آورد و ايجاد اين رابطه در افزايش احتمال انتخاب مجدد آقای احمدی‌نژاد موثر خواهد بود. اما اگر از اين فرضيه‌ها عبور کنيم بايد در نظر داشت که سيستم جمهوری اسلامی هميشه نيازمند يک دشمن مقتدر خارجی است و اين موضوع را در تمام طول تاريخ سی‌‌ساله‌اش هم نشان داده است. يک سيستم توتاليتر و بسته برای استحکام‌اش همواره به دو دشمن خارجی و داخلی نيازمند است. در طول اين سی‌سال گذشته، دشمنان داخلی حکومت بارها عوض شده‌اند و يا تغيير شکل داده‌اند. زمانی ليبرال‌ها نقش دشمن داخلی را بازی کرده‌اند، زمانی حزب توده و ديگر زمانی اصلاح‌طلب‌ها. به هر حال اين دشمن داخلی هميشه حضور داشته است. اما دشمن خارجی همواره آمريکا و اسراييل باقی مانده است. همگان هم به خاطر دارند که آقای احمدی نژاد در ابتدای حضورش چه اصراری بر اين دشمنی داشت. بنابراين ايران از اين سياست هميشگی‌اش چشم‌پوشی نخواهد کرد و من گمان نمی‌کنم اين ارتباط هيچ‌گاه به صورت عملی ميسر شود. از رفتار حکومت ايران برمی‌آيد که اين حکومت تن به خواست جامعه‌ی جهانی نمی‌دهد. جمهوری اسلامی حاضر نخواهد شد غنی‌سازی اورانيوم را متوقف کند يا به روند صلح اعراب و اسراييل کمک کند يا دست از حمايت گروه‌های تروريستی بشويد. همه‌ی اين‌ها به آن دليل است که اين حکومت به گونه‌ای بقايش را مديون اين اعمال می‌داند و به احتمال زياد در جهتی خلاف آن‌چه تا کنون رفته، عمل نخواهد کرد."

March 12, 2009 12:49 AM






advertise at nourizadeh . com