November 24, 2009

جنگ‌های نیابتی

Radio_Zamaneh-134.jpg

گفت‌وگو با علی‌رضا نوری‌زاده، روزنامه ‌نگار و مدیر مرکز مطالعات ایران و عرب
فرنگیس محبی - راديو زمانه
mohebbi@radiozamaneh.com

درگیری میان گروه شیعیان حوثی در یمن با دولت این کشور و اقدام نیروهای عربستان سعودی در عقب راندن این شورشیان از مناطق مرزی و خاک عربستان ابعاد سیاسی و بازتاب رسانه‌ای گسترده‌تری یافته است.

tabatabaii_hosi.jpg

در بررسی دلایل و زمینه‌های اختلاف بین گروه‌هایی از شیعیان یمن و دولت این کشور، و هم‌چنین تأثیر این درگیری‌ها در روابط دیپلماتیک حکومت ایران با علیرضا نوری‌زاده روزنامه‌نگار و مدیر مرکز مطالعات ایران و عرب گفت‌وگویی داشتم.

Download file

ببینید، اختلاف میان شیعیان و دولت نیست. در یمن بخش بزرگی از مردم مذهب زیدی دارند. مذهب زیدی یعنی شیعه‌ چهار امامی. این‌ها قرن‌ها در یمن، عربستان و حاشیه‌ی خلیج فارس و همین ‌طور در آفریقا هستند و مشکلی هم نداشتند، چراکه اغلب قدرت در دست‌شان بوده است. امام یمن از این‌ها بوده است. علی عبداله صالح رئیس جمهوری فعلی یمن زیدی هست. بنابراین مشکل این نیست که میان زیدی‌ها و دولت اختلاف باشد یا میان شیعیان چهار امامی.
مشکل بر سر یک قبیله‌ی خاص و مجموعه آدم‌های خاصی است. شخصی به نام بدرالدین حوثی، که زمانی عضو مجلس یمن و به دولت نزدیک بود، در منطقه‌ی استقرارش در صعده اختلافاتی با دولت پیدا کرد و فرزند او حسین الحوثی شورشی را علیه دولت آغاز کرد. بعدها دولت موفق شد، نیروهای او را محاصره کرده و او را کشته و شورش را بخواباند. از آن پس حوثی‌ها با جمهوری اسلامی ارتباط پیدا کردند. بدر الدین حوثی به ایران رفت و در آنجا لقب آیت‌ الله به او دادند و تعدادی از این زیدی‌ها شیعه‌ی اثنی‌ عشری شدند. از آن‌جا به هرحال اختلاف نظرهایی میان دولت و این گروه ایجاد شد. این‌ها امتیازات بیشتری می‌خواستند که کار هر روز بالاتر گرفت.

آقای نوری‌زاده مقامات یمن جمهوری اسلامی ایران را متهم کرده‌اند که به شورشیان شیعه کمک‌های مالی و نظامی می‌کنند، و ایران هم هر گونه کمک نظامی را رد کرده است. دلیل یمن برای اتهام این دخالت‌ها چه هست و این دخالت‌ها به نظر شما در چه حدی است؟

دولت یمن به هیچ وجه نمی‌خواست با جمهوری اسلامی درگیر شود. به معنای دیگر همیشه علی عبداله صالح و مقامات دولتش، میان دولت ایران و کسانی که به حوثی‌ها کمک می‌کنند فاصله می‌گذاشتند. تا حالا بحث سر این بود که مراجع دینی و گروه‌هایی خودسر به حوثی‌ها کمک می‌کنند، هیچ وقت اسمی از دولت ایران به عنوان طرف متهم نمی‌آمد. ولی به ‌مرور این‌ها مدارکی پیدا کردند که نشان می‌داد دولت جمهوری اسلامی در این ماجرا مداخله‌ی مستقیم دارد. کسانی به دست دولت افتادند که اعتراف کردند در ایران دوره‌ی آموزشی دیده‌اند و همین طور مدارکی به دست آمد که نشان می‌داد جمهوری اسلامی از طریق اریتره که روابط نزدیکی با تهران دارد، برای یمنی‌ها اسلحه و پول می ‌فرستد. و حتی گفته شد که در اریتره سپاه پاسداران کمپی به دست که در آن یمنی‌ها را آموزش نظامی می‌دهد. و تعدادی‌شان هم اعتراف کردند توسط حزب‌اله لبنان به آن‌ها آموزش نظامی داده‌ شده.
همه و همه به هرحال دست به دست هم داد و آخرین مسأله این بود که در منطقه‌ی جنگی یمنی‌ها صدا‌هایی را به زبان فارسی از بی‌سیم‌ها ضبط کردند. همین مسأله هم مزید بر علت شد و فعلاً سعودی‌ها معتقدند که حوثی‌ها به نیابت از ایران دارند با آن‌ها می‌جنگند.

در ضمن ایران هم عربستان سعودی را متهم به کشتار شیعیان در یمن کرده است. ولی درگیری عربستان در این جنگ چه طور تا این حد شدید شده است؟

سعودی‌ها در ابتدا چندان توجهی به این جنگ نداشتند. آن‌‌ها زمانی وارد جنگ شدند، که حوثی‌ها به داخل کشورشان آمدند. سعودی‌ها به مرزهای جنوبی‌شان خیلی حساس‌اند، به خصوص منطقه‌ی نجران. آن‌ها بعد متوجه شدند که در پس این حمله یک برنامه‌ریزی وسیع نهفته بوده و جمهوری اسلامی در آن دست دارد، و هدفش هم این است که در شمال یمن منطقه‌ای خودمختار و نیمه‌ مستقل درست کرده و آن‌جا پایگاهی شود تا به شیعیان منطقه‌ی شرقی عربستان هم کمک برسانند و آن‌ها را به شورش دعوت کنند. این برای سعودی‌ها بسیار حساس بود و به همین خاطر است که می‌بینیم با تمام قدرت وارد این جنگ شده و موفق‌ شده‌اند حوثی‌ها را پاک‌سازی کنند. تاجایی که الان به آن‌سوی مرزشان هم رفته‌اند می‌خواهند تا حد ممکن این‌ها را از مرز خودشان دور کنند.

به گزارش بعضی از خبرگزاری‌ها نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران ناوهایش را به خلیج عدن اعزام کرده است، همان‌جایی که نیروی دریایی عربستان سعودی هم حضور دارد. آیا به نظر شما احتمال درگیری میان عربستان سعودی و جمهوری اسلامی، بر سر شیعیان یمن وجود دارد؟

تصور نمی‌کنم. ظاهراً جمهوری اسلامی مدعی است که برای مقابله با دزدان دریایی نیروهای دریایی‌اش را اعزام کرده است. چون چندین بار نفت‌کش‌ها و کشتی‌های ایرانی مورد هجوم قرار گرفته‌اند. ولی در دراز مدت اگر این ماجرا ادامه پیدا کند و ابعاد جنگ حوثی‌ها در یمن فراتر از مرز عربستان برود، این‌ها می‌تواند به مرور ایران و سعودی‌ را رویاروی هم قرار دهد. الان سعودی‌ها می‌گویند الحوثی‌ها از جانب جمهوری اسلامی می‌جنگند. اما اگر سعودی‌ها مدارک آشکاری از مداخله‌ی مستقیم جمهوری اسلامی به ‌دست آورند، تصور نمی‌کنم ساده از این مسأله بگذرند.

خیلی از تحلیل‌گران درگیری‌های یمن را جنگ غیابی ایران و عربستان سعودی هم می‌خوانند. این جریان فکر می‌کنید تا چه حد بر روابط میان دو کشور تأثیر بگذارد به‌خصوص که در حال حاضر ایام حج هم هست؟

بسیار زیاد. امسال سعودی‌ها براین باورند که جمهوری اسلامی ممکن است تلاش کند در حج بازهم آن مسائلی را یک‌ بار باعث حج خونین شد، تکرار کند. این مسأله تأثیر زیادی گذاشته است. تمام آن رشته‌هایی را که در دوران آقای خاتمی و دوران آقای رفسنجانی برای این که روابط دو کشور روابط نزدیک شود، بافته شده بود، پنبه شد. و واقعاً هم تغییرات چشم‌گیری در روابط پیش آمده بود. سعودی‌ها همه گونه با ایران هم‌کاری می‌کردند و تاجایی‌که پیمان امنیتی باهم امضاء کرده بودند، همه‌ی این‌ها در واقع پنبه شد.
باید گفت چهارسال حکومت آقای احمدی‌نژاد و برنامه‌هایی که داشت، این روابط را به‌هم ریخت و جمهوری اسلامی هم مدعی است که سعودی‌ها از طریق وسایل ارتباطی‌شان از جمله تلویزیون العربیه در رویدادهای اخیر جانب جنبش سبز و اصلاح‌طلبان را گرفتند. این است که هر دو طرف مدارکی ارائه می‌کنند مبنی بر این که طرف دیگر دشمنی را آغاز کرد. ولی به هرحال می‌توان گفت که سعودی‌ها کاملاً به جمهوری اسلامی بدبینند و گمان و تصورشان این است که جمهوری اسلامی مشغول توطئه علیه آن‌ها است.

آقای نوری‌زاده در این نوع درگیری‌های مذهبی نام جمهوری اسلامی همیشه به نوعی مطرح است. سؤال من این است که این می‌تواند یکی از دلایلی باشد که غرب را در مخالفتش با برنامه‌های هسته‌ای ایران مصمم‌تر کند؟

ببینید، جمهوری اسلامی بدون این که هیچ نوع مشروعیتی از این نظر داشته باشد یا مردمانی به او وکالت داده باشند تا در جایی‌که به‌ عنوان مثال شیعه‌ی چهارامامی‌ باشد، بپرند وسط و خودشان را خیلی نگران نشان بدهند. در حالی‌که کشتار صدهزار مسلمان در چچن، یا کشتار هزاران مسلمان در چین از نظر این‌ها اهمیتی ندارد. یا حتی در آذربایجان، کشتار آذربایجانی‌های شیعه در قره‌باخ اصلاً از نظر این‌ها اهمیت ندارد. این نشان می‌دهد که نگاه جمهوری اسلامی نگاه سیاسی است و نه نگاهی دینی و مذهبی. پس این امر زمینه‌ساز می‌شود تا کشورهای منطقه به ایالات متحده و غربی‌ها فشار بیاورند که جمهوری اسلامی دنبال براندازی نظام ماست، دنبال برنامه‌ی دیگری است و شما تا جایی که می‌توانید جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار دهید و کوتاهی نکنید.
الان هم، آقای سارکوزی بعد از این ماجرا به عربستان سعودی سفر می‌کند، پرزیدنت اوباما با پادشاه سعودی تماس می‌گیرد، دولت بریتانیا هم همین‌طور و همه از سعودی‌ها حمایت می‌کنند. خود این می‌تواند زمینه‌های فشار بر جمهوری اسلامی را افزایش دهد، چراکه که درصدد برهم زدن وضع منطقه است. همین‌طور با اعمال نفوذ بر حماس برای عدم پذیرش تفاهم با فتح، یا کارهایی که در لبنان کردند تا تشکیل دولت لبنان مدت‌ها به عقب افتاد.
همه و همه به هرحال دست جمهوری اسلامی در این امور را فاش کرده است. طبیعتاً در جامعه بین‌المللی هم این‌ها می‌تواند بر عوامل فشار بر جمهوری اسلامی بیافزاید.

نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
نظرهای خوانندگان
ملاحظاتی چند:
1- نفرت منجر به نزاع وجنگ وخونریزی دربین مذاهب منشعب از یک دین حتی فجیع تر است از همین ستیز ونبرد بین دودین مختلف.
2- ایران تنها کشوری است که حکومت مذهبی تشکیل داده وبخودش لقب "ام القرای" اسلامی داده است.
3- ایران تنها کشوری در بین مسلمانان است که اکثریت مطلق شیعی دارد. وشیعه تنها مذهب عمده ای دربین مسلمانان است که اقلیت مطلق است.
4- عربستان سعودی سرزمین وحی وزادگاه وخاستگاه حضرت محمد(ص) پیامبر مسلمانان است وبدیهی است که لقب ام القرای اسلام را فقط وفقط حق مذهب خود بداند وهر ادعای دیگری مسلمانان سنی ووهابی مذهب را تحریک کند وآشفته سازد.
5- عربستان سعودی کشوری با عقبۀ مستقل تاریخی ضعیفی است و"حضرت محمد" پررنگ ترین وشاخص ترین نماد "هویت" تاریخیش است.
5- راه حل فقط یکی است نه حتی یک اپسیلون بیشتر: یا باید ایران از ادعای اسلامی بودن حکومت خود دست بشوید- ترتیبش مهم نیست.بهرطریق- یا سنی های وهابی باید بتوانند در یکی از کشورهای عمده اسلامی مثل پاکستان، افغانستان و...حکومت اسلامی بروایت وهابی تشکیل بدهند. وهویت بسرقت رفته شان از طرف شیعیان ایران را بازپس یگیرند.
6- هروقت حکومت در ایران بسوی عرفی شدن رفته روابط با اعراب هم بسرعت بهبود یافته وهرزمان شعارهای رژیم ایران مذهبی ورادیکال شده. بلافاصله اعراب را نگران وآشفته کرده است. فارغ از تحریکات عملی شیعیان ازسوی حکومت ایران حتی.
7- تروریسم القاعده، تفکرطالبانی، دعوا برسر نام ها ومالکیتهای ارضی مثل خلیج فارس وخلیج عربی، تنب ها وابوموسی، اروندرود وشط العرب وهر آنچه می تواند تحت عنوان کلی "مصادرۀ هویت ها"خلاصه شود راه حلی ندارد غیراز اینکه ایران باید ازادعای " تنها حکومت رسمی بنام "محمدامین" عرب" دست بردارد.
8- البته که این مشکل بیشترنرم افزاری وناپیدااینک در اقدامات سخت افزاری طرفین ابعادی هول انگیز جهانی یافته ونخواهد توانست بسرعتی که سی سال پیش می توانست مؤثر باشد بسرعت عمل کند. ولی چون تنها راه ممکن است باید روزی اتفاق بیفتد. جنگ ولشکر کشی وسرکوب سخت افزاری قطعاً پاسخی نخواهد گرفت.
9- واین طنز نیست که بگویم: زمانی که پرزیدنت کارتر در مجمعی از ضعیف ترین هیئت حاکمه های طول تاریخ مدرن درغرب مثل جان میجر بریتانیایی وزیسکاردستن فرانسوی و...وبا سیاست های مذبذب ومتزلزل وبلاتکلیف با خوشحالی از فروپاشی رژیم شاه ایران استقبال می کردند باید می دانستند که خدای ایرانیان آنان را فقط با پرتاب شدن ایران به اعماق تاریک تاریخ پاداش نخواهد داد؛ بلکه با تغییر نقشۀ خاورمیانه وتظاهرات مسلمانان سلفی درکوچه خیابانهای نیویورک ولندن وپاریس و...هم آنان را عقوبت خواهد کرد.
10- من نمی فهمم معادله به این سادگی را چطور این همه مغز وتحلیل گر وکارشناس ومدعی درنمی یابند و"آه" ایرانیان "گیرافتاده" رادست کم می گیرند! یا...هو
پای نوشت:
این یک تیتر نویسی از یک تاریخ سی ساله است و برای پرکردن همۀ صفحات سفید نوشته هایش مجالی نیست. اینکه چرا القاعده بجای تهران در نیویورک ولندن می جنگد هم به این دلیل بدیهی است که وهابیون غرب را مقصر ایران امروز می دانند. ایران نام اسلام دارد وتوده های عرب قادربه هضم رویارویی مستقیم با مسلمانان نیستند وشهرت وهویت ایران با مبارزه با" امریکا" فریبا شده است.

November 24, 2009 12:26 PM






advertise at nourizadeh . com