June 27, 2017

تشیع جعفری و تشیع احمد کذاب


51j4705jj0z_small.jpg

دکترعلیرضا نوری زاده

بدون هیچ تردیدی ، شیخ احمد جنتی ، یکی از خبیث ترین ، تحریف کننده ترین – در مفاهیم فقه و مبانی مذهب جعفری – و آلوده ترین از نظر سیاسی وقانون شکنی و بیسوادترین آخوندهای شیعه در چهاردهه اخیر است . تهور او در تفسیر مبانی مذهب شیعه و جا انداختن تحریفهای خود به عنوان اصول مذهب ، او را به یکی از خطرناک ترین ملایان بدل کرده است که بی نیاز از شمشیر و گلوله
( که به وقتش از آن استفاده کرده و در صورت لزوم استفاده خواهد کرد ) مذهبی را پایه گزاری میکند که میتواند حتی پس از برافتادن ولایت فقیه دیرگاهی برای ما مصیبت بار باشد ...


جنتی در پاسخ روحانی که مشروعیت نظام اسلامی را فقط با “بیعت ” ممکن میداند ( رأی مردم = حاکمیت ملی ) میگوید ؛
“ولایت و امامت الهی به همه شوؤن آن اهم از تبیین و حفظ دین و هدایت مردم و زعامت سیاسی اجتماعی از احکام الهی است همانند ولایت پیامبر(ص) و متوقف بر خواست و نظر و رأی مردم نیست بلکه باید گفت ولایت، روح اسلام است و احکام بدون پشتوانه و قدرت اجرایی خود را از دست می دهد «و ما نودی احد بشئ کما نودی بالولایه». همانگونه که آیات الهی قبل از نهج البلاغه بر آن تأکید دارند و می فرماید «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعوا اللَّهَ وَ أَطِیعوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» که مقام ولایت را همانند مقام نبوت الهی می داند.” او اضافه میکند ؛

” بیعت با پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام) به معنای مشروعیت بخشی به حکومت پیامبر و یا امام توسط مردم و بیعت کنندگان نمی باشد بلکه تأکیدی بر اعلام وفاداری و پیروی و فرمانبری از رهبران الهی است. بنابراین، نباید آن را با رأی مردم و انتخابات در دوران معاصر مقایسه کرد “

در این دو فقره شیخ احمد جنتی به چند تحریف بزرگ و تفسیر خاطئ دست میزند . نخست میگوید ؛ ولایت و امامت الهی به همه شوؤن آن اعم از تبیین و حفظ دین و هدایت مردم و زعامت سیاسی اجتماعی از احکام الهی است همانند ولایت پیامبر(ص) و متوقف بر خواست و نظر و رأی مردم نیست.

در این فقره ، شیخ جاعل و جاهل ، ولایت پیامبر و امامت را در یک سطح قرار میدهد . به معنای دیگر او مبعوث الهی را مطابق تعریف ادیان از رسل یا پیامبران ، در یک سطح با امامانی قرار میدهد که نه وحی برآنها نازل میشود و نه مبعوث الهی هستند . نماد مذهب تشییع و امامی که دوست و دشمن بر اعتبار و دانش و شجاعت و خردمندی او اذعان دارند یعنی علی بن ابیطالب ، بیست سال دست دربیعت خلفای راشدین داشت در جنگ و صلح در کنارشان بود و به گاه خطر فرزندانش را برای دفاع از آنها گسیل میکرد و باکی نداشت اگر در مأموریت خود به شهادت رسند ( در دفاع ازخلیفه سوم عثمان ، امام حسن زخم برداشت و مدتی تحت معالجه بود ) اگر ولایت علی الهی بود او با عدم پیگیری ولایتش در واقع از امرخدا سرپیچی کرده بود .

آیا علی که ما میشناسیم چنین بود ؟ ائمه شیعه هیچیک بدون بیعت مشروعیت نیافتند . امام حسن چند ماهی به نیم بیعت، شبه حکومتی داشت و زمانی که دل بیعت کنندگان را با دیگری (معاویه) دید به صلح تن در داد تا حداقل ریاستش بر دین حفظ شود . امام حسین با آزردگی بسیار از شیوه برادرانش به ویژه محمد حنفیه که از شریف ترین مؤمنان و خردمندان بود و نا امیدی از بیعت اهل حجاز ، وقتی شنید اهل کوفه آماده بیعت با او هستند و تازه مسلمانان ایرانی دل با خلیفه اموی ندارند براه افتاد در اینجا نیز تحقق امامت و مشروعیت منوط به بیعت بود . دیگر ائمه تا حضرت رضا اصولا بدنبال امامت و خلافت نبودند و به علت علم و تقوی ، از احترام ویژه ای در جامعه برخورداربودند . که مورد حضرت صادق نمونه ی چشمگیرآنهاست (با ۵ هزار شاگرد که پانصد تن از آنان از خواص بودند و در جمعشان بزرگان دولت عباسی نیز دیده میشدند).امام هشتم با پذیرش ولایتعهدی خلیفه مأمون هم با او بیعت کرد و هم به عنوان ولیعهد مورد بیعت قرار گرفت . نقل است که در راه خراسان با طاهر سردار بزرگ مأمون برخورد . طاهر دست چپ برای بیعت با ولیعهد مأمون پیش برد .حضرت با شگفتی گفت بیعت با دست راست کنند. طاهر پاسخ داد دست راستم در بیعت خلیفه مأمون است و حضرت رضا گفت حقا که تو دو دست راست داری و از آن پس طاهر به ذوالیمینین ) – دارای دو دست راست – مشهور شد .

بنا به روایت شیعه امام دوازدهم نیز با توجه به نبودن شرایط بیعت ، کودک بودن و ترس از کشته شدن بدست خلیفه وقت مخفی شد و بعد به غیبت رفت .
حال چگونه است مشروعیت امام به قول آقایان معصوم و نواده پیغمبر مبعوث ، با بیعت تحقق پیدا میکند آنوقت ولایت آقایان سید روح الله خمینی و سید علی خامنه ای ، الهی است و نیازی به مشروعیت یافتن از سوی مردم ندارد ؟!
جنتی سپس به تحریف دیگری با ذکر آیه أطیعوا الله و … دست میزند و أولوالأمر را مثل رسول خدا ، صاحب ولایت الهی میداند . معنای این آیه به تفسیر امهات کتب تفسیر اهل سنت چنین نیست و در فقه شیعه نیر بسیاری از فقها که حکومت اسلامی را فقط با ظهور مهدی موعود ممکن میدانند تفسیر اهل سنت را پذیرفته اند
( حکایت ملا نراقی و فتحعلیشاه حکایت دیگری است که بعد از او تکرار نمیشود و مثلا ناصرالدینشاه به هیچ روی خود را منصوب مراجع زمانه خود نمیدانست بلکه وقتی لازم میشد علیه آنها موضع میگرفت و فرمان میداد که خودش ظل الله بود و نیاز به مشروعیت دینی نداشت )

از زمان رحلت پیامبر ؛ حاکم به معنای مطلق اولوالامر است ، چه عثمان باشد چه علی چه هارون الرشید چه شاه عباس صفوی .
تبعیت از اولوالامر، عضدالدوله شیعه دیلمی را به بغداد میکشاند و محمود غزنوی را به خطبه خوانی و قرمطی کشی به نام ولی امرش در بغداد وامیدارد . سلطان سلیمان قانونی در قصورش مشغول حال کردن بود و به نام ولی امر در آستانه و بغداد و دمشق و بنغازی و کویت به نامش خطبه میخواندند که ولی امر است و اطاعتش واجب .
من خود پیش از انقلاب از بسیاری روحانیون از جمله مرجع وارسته زاهد مرحوم حاج آقا احمد خونساری شنیدم که شاه را ولی امر میدانست .
در باب بیعت با ولی امر نیز همین چند روز پیش دیدیم که انتخاب امیر محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان سعودی از سوی پدرش ، زمانی مشروعیت پیداکرد که مراسم بیعت با او در سرتاسر خاک نجد و حجاز از سوی بزرگان دین و دولت و عامه ناس انجام گرفت . در حالیکه در نظامهای پادشاهی قانون اساسی انتقال را به فرزند ارشد ذکور – در کشورهای اسلامی – و ذکور و اناث در بقیه جهان ، تضمین میکند . اما در سعودی که قانون اساسی اش قرأن است بدون بیعت مشروعیت خواهد لنگید . به این ترتیب اگر نظام حاکم اسلامی است پس بیعت برای مشروعیت یافتن حاکم ضروری است و رای ۵۳ عضو خبرگان پس از مرگ آیت الله خمینی مشروعیت به فردی نمیدهد مگر آنکه فرض کنیم مرحوم هاشمی رفسنجانی فرستاده خدا بوده و در غدیرسنای سابق ، سید علی خامنئی را به عنوان ولی خاص معرفی کرده باشد . همین سخن مورد اشاره بسیاری از اهالی ولایت فقیه در توجیه مردمی بودن جایگاه رهبری مبنی بر اینکه ، انتخاب رهبر با رأی مردم است که توسط منتخبین آنها در خبرگان نافذ میشود و درواقع دمکراسی دو مرحله ای است ، خود عمده ترین حجت در پرت گوئی و تحریف شیخ احمد جنتی است .
رژیم دیر سالی است با پیروان آئین بهائی ، به صرف اینکه معتقدند مهدی ظهور کرده و آنها اطاعت او میکنند بازندان و شکنجه و اعدام و غیر انسانی ترین اعمال برخورد میکند . ۳۸ سال است آنها رامورد تحقیر و آزار قرار داده و میدهد و توجیهش خروج آنها از مسلمات مذهب شیعی است . حال علمای عظام و آیات و حجج اسلام رفته اند گل بچینند که در رابطه با بدعت گزار جاهل و جاعلی به نام شیخ احمد جنتی ، سکوت کرده و چیزی نمیگویند ؟
در سرتاسر آئین بهائی حتی یکبار اهانت به پیامبران و ائمه مشاهده نمیشود در حالی که جنتی در سرتاسر حرفهای اخیرش ، با جعلیات خود به پیامبران و ائمه بزرگترین توهینها را کرده است. آیا شیخ صادق آملی لاریجانی و سید ابراهیم رئیسی که خود را برای نشستن روی کرسی ولی فقیه ثالث آماده میکنند ، با پیامبر اسلام و أئمه بقول جنتی ها معصوم در یک صف قرار میگیرند ؟ شخص آیت الله خامنه ای و پیش از او خمینی هرگز ادعا نکردند ولایت خاصه دارند . چرندیاتی که اخیرا در باب اتصال “آقا امام زمان ” با “أقا مقام معظم” منتشر شده و میشود ، نمادی از حقارت و سرسپردگی دجالانی از نوع جنتی است که برای پول و مقام و قدرت ،شرف نداشته شان را حراج میکنند و چنان میکوشند در دل ارباب جا کنند که ارباب هم گاهی به تهوع میافتد . حتما یادتان هست که آقای خمینی در پاسخ خاصه مداح دستمال بدستش فخرالدین حجازی نماینده اول تهران در مجلس شورا که گفت ، ای امام بگو که خودتی ، با غضب چنان نگاهی انداخت که حجازی با ابتلا به یک اسهال چند ساله عاقبت نیز در اسهال خود مرتحل شد .

شیخ احمد جنتی در فقره بعدی بدعت گزاری میکند و به این ترتیب از نظر فقه و مبادئ مذهب جعفری و حافظان بیضه مذهب جعفری ، مطرود و منبوذ و مرتد است . او میگوید ؛ ” بیعت با پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام) به معنای مشروعیت بخشی به حکومت پیامبر و یا امام توسط مردم و بیعت کنندگان نمی باشد بلکه تأکیدی بر اعلام وفاداری و پیروی و فرمانبری از رهبران الهی است. بنابراین، نباید آن را با رأی مردم و انتخابات در دوران معاصر مقایسه کرد “

در پاسخ باید گفت مردک جاعل ، عاد و ثمود کجایند و موسی کجاست آن دو نتوانستند با بیعت گرفتن از مردم مشروعیت پیدا کنند اما با موسی ملتش بیعت کرد و باقی ماند . همینطور است حکایت پیامبر اسلام وگرنه با ده تن بیعت کننده نخست که نمیشد جهانی را فتح کرد و از کاشغر تا تیمبوکتو و از بالی تا مالی پرچم اسلام را بالا برد . تازه مشروعیت الهی پیامبر اسلام مقوله ای است و مشروعیت ائمه از نظر ما و خلفا از نظر کافه مسلمین ( حتی شیعیان خردگرای جعفری مسلک) مقوله ای دیگر و همانطور که پیش از این ذکر شد اگر ولایت ائمه ، الهی بود و نیاز به بیعت نداشت ، امام اول شیعیان ۲۰ سال به قول خلیفه دوم نون بین لنا نبود ( در روایات است که خلیفه اول و دوم بلند قامت و حضرت علی کوتاهتر از آن دو بود ، عمر میگفت بدون نون علی ما لا میشویم . و این خود حکایت از ارتباط نزدیک این سه خلیفه با هم داشت وگرنه علی دخترش را به همسری به عمر نمیداد . شما به پرت و پلاهای سر دسته قزاونه در تلویزیون ولایت ناصر ابوالمکارم شکر فروش شیرازی توجه نکنید که مدعی است لافتای اسلام و صاحب ذوالفقارش از ترس و با اصرار ابن عباس دختر به عمر داد و روزی که به خانه اش ریختند توی آشپزخانه قایم شد تا خلیفه دوم عمر و داماد بعدیش ، همسرش زهرا دخت پیامبر را کتک بزند و محسن سه ماهه را که ، اسمش و پسر بودنش از راه غیب به امام همام رسیده بود ، سقط کند !! )
اینهمه دروغ را بار ما کرده اند و حالا نیز مشغول امام سیزده و چهارده و لابد فردا پانزدهم درست کردنند .

نباید کوتاه آمد ، اگر جامعه مدنی و مؤمنان به مردمسالاری ، رژیم را بدون اعمال حاکمیت ملی و انتخابات آزاد ، نامشروع میدانند ، این یک بینه و از ثوابت نظام منتخب است . اینجا فقط موضوع حاکمیت ملی در خطر نیست بلکه اصول مذهب جعفری و فراتر از آن مبانی اولیه دین اسلام توسط احمد کذاب ، وارث مسیلمه و جعفر کذاب تحریف شده است . حداقل مجازات جنتی ، تراشیدن ریش برداشتن عمامه و وارونه بر خر نشاندن و چرخ دادنش در صفائیه قم است . آیا برای مرجعیت بی اعتبار این ذره توان مانده است که شیخ احمد کذاب را تنبیه کنند ؟
و مانع برپائی مذهب تازه ای با پیامبری احمد کذاب شوند ؟

لندن ۲۵ ژوئن ۲۰۱۷
۴ تیرماه ۱۳۹

June 27, 2017 11:08 PM






advertise at nourizadeh . com