March 02, 2019

پنجره ای رو به خانه پدری چهارشنبه ا اسفند

nor4-300x160.jpg

این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم .سپس همراه شما خوبان به گفتگو با میهمان امروز برنامه آقای دکتر کاظم کردوانی خواهیم نشست و با ایشان در ارتباط با انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی وایجاد قوانین دادگستری و عدلیه به سخن می پردازیم و نظر ایشان را جویا میشویم.
دکتر نوریزاده: من اشاره مختصری به کودتای ۱۲۹۹ کردم و دوست ما آقای محسن خاتمی بر این باور است که در سال ۳۲ کودتا بر علیه مصدق و محمد رضا شاه با هم بود و سال ۵۷ هم کودتا علیه ملت ایران بود، به کمک آمریکا و خمینی، حالا شما بعنوان یک جامعه شناس وقتی نگاه میکنید حرکت تاریخی مردم مارا، ما از مشروطه میرسیم به رضا خان و سپس بعد از جنگ، احزاب متعدد و گروهای سیاسی متعدد، و در سال ۳۲ دوباره به یک دوره سکوت میرویم و از دهه چهل به بعد دوباره یک تحول اقتصادی و صنعتی داریم و به سال ۵۷ میرسیم این مسیر راکه میبینیم به نظرتان چه نقصی در ما وجود داشت یا در احزابمان یا مردممان یا دولتمردانمان که به جای تعالی سقوط کردیم؟

دکتر کردوانی: شما یک جمله ای در پیش سخنتان فرمودید که بسیار مهم است که چرا ما در سال ۱۳۰۴به سال ۵۷ رسیدیم چه ضرورتی پیدا کرد که ما انقلاب بکنیم ؟چه واقعه ای اتفاق افتاده بود در تمام این سالها که باعث شد انقلاب بیست و دوم بهمن اتفاق بیفتد، در واقع به یک نظر همیشه اتفاقها میافتند و انقلاب ساز و کار خودش را دارد، و در یک قرن اخیر تعداد زیادی انقلاب رخ نداده است و به اندازه انگشتان یکدست نیست که یکیش انقلاب ما بود، من تصور میکنم شاه کلید انقلاب چیزی بود که تو مشروطیت دنبالش بودند و پیدا نشد یعنی اینکه ملت بر سرنوشت خودش حاکم بشود، تفاوتی طبیعتا میکند میان انقلاب مشروطیت و ۵۷ در حوزه های مختلف ، در انقلاب مشروطیت اولا ۴ دهه قبل از انقلاب مشروطیت، آرام آرام موضوعی شکل میگیرد در ایران که مسئله اصلیشان قانون و عدالت است و اتفاقاً آقایون رویشان را بر میگردانند و این عدالتی که مردم میخواستند چیزی نبود که از شاه بخواهند برای اینکه یک بخش از عدالت ما دست آخوند ها بود، یعنی ما دونوع دادگاه داشتیم دادگاههایا محاکم عرفی داشتیم و محاکم شرعی، شما بیایید مثلا احمد کسروی گوشه هایی از این محاکم شرعی و خدعه وفریب و ظلمی که بوده است را بیان میکند و آیینه آن محاکم شرعی را در زندگی من کسروی و مسئله ده سال عدلیه اش میبینید.
نیروهای روشنفکر بسیج شدند و رهبریشان دست روشنفکران آن دوره بود، حتی یکی از مهمترین روزنامه های آن دوران اسمش قانون است، در دوره ما طور دیگری شکل گرفت این انقلاب از اول بر سر سلطنت آرام آرامم پیش رفت سلطنت باشد یا نباشد، در نتیجه شما زمانی که حرف و سخنتان و دلواپسی تان روی خود قانون و عدالت است به یک جا میرسید و زمانی که مسئله طوری در جامعه یعنی استبداد جلویشان ایستاده و هیچ راه پیشرفتی برای جامعه نمیگذارد همه در واقع به شخص شاه و سلطنت بر میگردد و آرام آرام نیروهای اجتماعی به این رسیدند که باید سلطنت برود زمانی که به اینجا میرسید دیگر موضوعاتی مثل قانون و عدالت موضوعات دسته دومی میشود.

دکتر نوریزاده: اجازه بدهید من اینجا یک پرانتزی باز کنم بعد از کودتای ۱۲۹۹ یکی از آرزوهای مشروطه خواهان که همانا عرفی شدن و بیرون آوردن دادگستری از چنگ ملا ها بود این عملی شد و در جامعه هم مورد استقبال قرار گرفت بخاطر اینکه بنیانگزاران دادگستری نوین همه وطن پرست بودند از داور بگیرید تا کسانی مثل عبدو و اخوی ، این دادگستری در برابر تمام بازی های آخوند ها مقاومت میکند. چرا در جریان انقلاب در برابر این اقدام که روز اول خمینی با گرفتن رادیو تلوزیون به سراغ دادگستری رفت و حکم آقای بهشتی وموسوی اردبیلی را صادر کرد، روشنفکران ما و جریان حقوقدانان معاصر واکنششان بسیار ضعیف بود، یعنی چگونه دستگاه حقوقی ما که باعث شرافت و عدالت بود به دست اینها افتاد .

دکتر کردوانی: ببینید در حقیقت زمانی که توده بلند میشود اساسا صدای روشنفکران شنیده نمیشد بعد اینکه من چیزی بنام روحانیت نمیشناسم مطهری هم همین را گفته است یک انتقام تاریخی گرفتند ازایرانیان، ایرانیانی که بعد از انقلاب مشروطیت بخصوص بعد از روی کار آمدن رضا شاه بدست شخصی بنام علی اکبر خان داور دادگستری را ایجاد کردند هرچند قانون مدنی ما بخش زیادیش بر اساس فقه اسلامی است این را فراموش نکنید، من با شما هم عقیده ام که دادگستری ما دادگستری پاکی بود و قانون حاکم بود و در این هیچ شکی نیست و اینکه در هر قشری خراب هم وجود دارد جهت غالب نبود. چیزی که امروز درست برعکس است و جهت غالب چیزی دیگری است و این قانون مدنی ایران بر مبنای فقه تنظیم شده است و یک چیزی یادمان نرود که در درون خود دربار خود شاه بسیار خرافی بودند رئیس دفتر شهبانوی ایران دکتر سید حسین نصر بود، و در جریان روشنفکری شما دکتر احسان نراقی را داشتید آنچه خود داشته از بیگانه تمنا میکرد، شما روشنفکرانی مانند آل احمد را دارید که غربزدگی را نوشت، این جریان یک نوع خوی اسلامی از درون دربار تا بخشی از روشنفکران جامعه ایران ریشه داشت شما اگر خاطرات علم را بخوانید که زنان درباری اسرار داشتند که در غبار روبی حرم امام رضا شرکت کنند یعنی این وجهی که همه فکر میکنند روشنفکران وادادند در برابر آخوندها اینطور نبود این از درون دربار و روشنفکران درباری شروع شد،

دکتر نوریزاده: کاملا با حرف شما از این نظر موافق هستم که شواهد بسیار داریم ، مثلا در رادیو تلوزیون فراموش نمیکنم روز ضربت خوردن و شهادت حضرت علی برنامه مذهبی پخش میشد. موسقی قطع میشد ، بنابراین بنظر میرسد بغیر از آن دوره شانزده ساله رضا شاه که تصمیم میگیرد و اجرا میکند در دوران بخصوص بعد از سال ۳۲تصمیم گیری ها تابع یکسری مسائل بوده است من نمیخواستم حقوقدانها را مورد انتقاد قرار بدهم درست میگویید.

دکتر کردوانی:فراموش نکنید پیشواز از آیت الله قمی که دربار پیشقدم بود در شهر به شهر که میرفت ، صدر الاشراف خودش یک پا آخوند بود و نخست وزیر هم بود. فقه و شرعیات را چه کسی در دبستانها و دبیرستانها آورد اینکه پیش از کودتای ۲۸ مرداد است.

دکتر نوریزاده: در واقع طرحی که فروغی داشت که مدارس مشترک دخترانه و پسرانه درست کرده بودند بعد از شهریور بیست دوبار جدا شدند و از این زمان آخوند ها برگشتند........


با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم


A Window to the Fatherland – Wednesday 20 February 2019

We begin tonight’s edition of A Window to the Fatherland with Dr.
Alireza Nourizadeh reading one of his poems from the book of his
collected works.
Dr. Alireza Nourizadeh:
In tonight’s program we continue our discussion with Dr Kazem
Kardavani about comparing the results of the Constitutionalist
Revolution of 1905 and the Islamic revolution of 1979 for Iran and the
Iranian people, and begin by asking him why we have gone backward in
our contemporary history.
Dr Kazem Kardavani:
We must begin by asking why did we have to make another revolution in
1979, as not many countries of the world make two revolutions in a
matter of a century.
I think the key element in the 1905 revolution was to achieve the rule of
law and democracy where people can decide about their destiny.
That revolution cut off the hands of the clergy from many of the Iranian
people’s social and cultural affairs. The intellectuals who directed the
masses towards achieving these objectives led that revolution.
However, in the 1979 revolution the masses became the motor of the
movement and our intellectual were left behind.
In the process the clerical establishment stamped its own leadership
over the movement and took an historic revenge against the secular and
intellectual forces that had ruled Iran since the 1905 revolution.
Even those intellectuals who were involved in the revolution, like Seyed
Hassan Nasr and Ehsan Naraghi, had religious tendencies.
And when you have a religious society like this then the clerics could
comfortably take over the movement against the Shah and we now see
the result of it.


لینک وبسایت:

http://iranefardalive.com/Archive/49017

لینک یوتیوب:

https://youtu.be/I6xG0dT_nDk

لینک دانلود:

https://vimeo.com/318498109

فایل صوتی:

https://soundcloud.com/alirezanourizadeh/xxgunuknwn04

فایل صوتی کم حجم:

https://soundcloud.com/alirezanourizadeh/jvh0ix1u4fsc

گوگل درایو:

https://drive.google.com/file/d/1m40hzAswigx8NKzLBHj4Hw4xf15p9A8q/view?usp=sharing



March 2, 2019 10:08 PM






advertise at nourizadeh . com